بخشش مال یا هدیه دادن، عملی است که ریشه در فرهنگها و باورهای اخلاقی و دینی دارد. این عمل در ظاهر ساده به نظر میرسد: فردی هدیهای میدهد و دیگری آن را میپذیرد. اما آیا همه چیز همیشه به همین سادگی پیش میرود؟ تصور کنید هدیهای بزرگ و ارزشمند به کسی داده شود. در چنین مواردی، ممکن است اختلافات و چالشهای حقوقی به وجود بیاید. اینجاست که عقد هبه وارد عمل میشود. عقد هبه نه تنها برای هدیهدهنده و هدیهگیرنده، بلکه برای پیشگیری از هرگونه اختلافات احتمالی بین دیگران، نقشی حیاتی ایفا میکند. در ادامه، به نکات کلیدی و حقوقی این نوع قرارداد خواهیم پرداخت که دانستن آنها برای هر فردی که در نظر دارد هدایای ارزشمند ببخشد، ضروری است.
هبه، در لغت به معنای بخشش و هدیه دادن است، اما در دنیای حقوقی مفهوم دقیقتری دارد. این عقد به عنوان یکی از عقود معین در قانون مدنی تعریف شده است و احکام مربوط به آن نیز در همین چارچوب تعیین میگردد. کاربرد حقوقی هبه به معنای واگذاری رایگان مالکیت یک مال از یک شخص به دیگری است که در واقع همان معنای لغوی را به خود گرفته است. وقتی فردی تصمیم میگیرد مال خود را بدون هیچگونه عوضی به دیگری منتقل کند، این انتقال میتواند در قالب عقد هبه تنظیم و به توافق طرفین برسد.
شخص هدیهدهنده ممکن است از روی علاقه شخصی یا به دلیل قدردانی از طرف مقابل، مال خود را به صورت رایگان به دیگری تملیک کند. به عنوان مثال، یک پدر میتواند به دلیل علاقه به یکی از فرزندانش، ملکی را به او ببخشد یا اینکه به منظور تشکر از فرزندی که از او مراقبت کرده است، هدیهای ارزنده به او بدهد. معمولاً عقد هبه میان خویشاوندان نزدیک منعقد میشود، اما این به معنای آن نیست که چنین توافقی میان افراد غیرخویشاوند غیرممکن باشد؛ این قرارداد میتواند بین هر دو طرفی که به توافق میرسند، منعقد گردد.
عقد هبه از سه رکن اساسی تشکیل شده است که هر یک نقش مهمی در شکلگیری این قرارداد ایفا میکنند. این ارکان عبارتند از:
مهمترین اثر عقد هبه، انتقال مالکیت مال (عین موهوبه) از واهب به متهب است. اما این انتقال مالکیت تنها زمانی محقق میشود که متهب، عین موهوبه را قبول کند و به تصرف درآورد. در اصطلاح حقوقی، این پذیرش و تصرف مال از سوی متهب، “قبض مال” نامیده میشود. به عبارت دیگر، تا زمانی که قبض مال انجام نشود، عقد هبه بهطور کامل شکل نگرفته و مالکیت مال همچنان در اختیار واهب باقی خواهد ماند.
یکی از تفاوتهای مهم میان عقد هبه و عقد صلح نیز در همین شرط قبض مال است. هر دو عقد به صورت رایگان و با هدف انتقال مال به دیگری انجام میشوند. با این حال، در عقد صلح، قبض مال از سوی متصالح شرط نیست و عقد صلح بدون این مرحله نیز کامل میشود. اما در عقد هبه، تا زمانی که متهب مال را قبض نکند، عقد به مرحله نهایی نمیرسد و مال همچنان تحت مالکیت واهب قرار خواهد داشت.
برای صحت عقد هبه، رعایت شرایطی که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی برای تمام معاملات تعیین شده، الزامی است. این چهار شرط اساسی عبارتند از:
علاوه بر این شرایط عمومی، برخی شرایط اختصاصی نیز برای صحت عقد هبه ضروری هستند:
طرفین عقد هبه میتوانند با توجه به توافق خود، این قرارداد را به یکی از دو شکل زیر منعقد کنند:
طبق ماده ۷۹۵ قانون مدنی، هبه به عنوان تملیک مال به دیگری به صورت رایگان تعریف شده است. در نتیجه، اولین نوعی که از عقد هبه به ذهن میآید، هبه غیر معوض است. در این نوع هبه، واهب بدون هیچگونه عوضی، مال خود را به متهب واگذار میکند. به عبارت دیگر، انتقال مالکیت به صورت کاملاً رایگان انجام میشود.
هرچند هبه معمولاً به صورت رایگان انجام میگیرد، اما بر اساس ماده ۸۰۱ قانون مدنی، میتوان عقد هبه را به شکل معوض نیز منعقد کرد. در این نوع، واهب میتواند از متهب درخواست کند که در مقابل دریافت هدیه، مالی را به او هدیه کند یا عمل مشروعی را انجام دهد. با این حال، وجود عوض یکی از شروط اساسی برای تحقق عقد هبه نیست و میتوان عقد را حتی بدون آن منعقد کرد.
در عقد هبه، یکی از ویژگیهای مهم امکان رجوع واهب (هدیهدهنده) از هبه است. اما در موارد خاصی قانون اجازه رجوع از هبه را نمیدهد. این ممنوعیتها بهطور دقیق در قانون مدنی تعریف شدهاند و در شرایط خاصی واهب نمیتواند مال را پس بگیرد. در ادامه به بررسی موارد ممنوعیت رجوع از عقد هبه میپردازیم:
یکی از شرایط اصلی برای رجوع از هبه، وجود عین موهوبه (مالی که هدیه داده شده) است. اگر مال از بین رفته باشد یا به هر دلیلی دیگر موجود نباشد، واهب نمیتواند از هبه رجوع کند. به عنوان مثال، اگر مالی که هبه شده، تخریب شده یا فروخته شده باشد، امکان رجوع از بین میرود.
اگر هر یک از طرفین، یعنی واهب یا متهب، فوت کنند، امکان رجوع از هبه از بین میرود. این بدان معناست که در صورت مرگ واهب یا متهب، هبه نهایی و غیرقابل بازگشت خواهد بود.
طبق قانون، اگر مال به پدر، مادر یا فرزند واهب هبه شده باشد، واهب حق رجوع ندارد. این قانون بهمنظور محافظت از روابط خانوادگی وضع شده است و از بروز اختلافات احتمالی میان خویشاوندان درجه یک جلوگیری میکند.
اگر هبه بهصورت معوض باشد و متهب در مقابل آن مالی را به واهب داده یا کاری را برای او انجام داده باشد، واهب نمیتواند از هبه رجوع کند. به عبارتی، وقتی هبه با شرط دریافت عوض انجام میشود و متهب عوض را پرداخت کرده است، امکان رجوع منتفی است.
در صورتی که عین موهوبه از مالکیت متهب خارج شده باشد، مثلاً اگر متهب مال را به دیگری فروخته یا انتقال داده باشد، واهب نمیتواند از هبه رجوع کند. در این حالت، مال به دیگری تعلق دارد و امکان بازپسگیری آن از متهب وجود ندارد.
اگر در عین موهوبه تغییری اساسی ایجاد شده باشد که ماهیت اولیه آن را تغییر داده باشد، واهب نمیتواند از هبه رجوع کند. برای مثال، اگر ملکی که هبه شده است بازسازی یا توسعه یافته باشد و به شکل جدیدی درآمده باشد، این تغییر مانع از رجوع واهب میشود.
برخی شرایط و عوامل ممکن است به اعتبار عقد هبه آسیب زده و موجب ابطال آن شوند. این موارد شامل موارد زیر است:
عقد هبه و سایر عقود تملیکی همچون بیع، اجاره و صلح همگی به انتقال مالکیت یا حقوق مربوط به مال میپردازند، اما تفاوتهای کلیدی در ماهیت و شرایط آنها وجود دارد. در این بخش به بررسی مهمترین تفاوتهای عقد هبه با سایر عقود تملیکی میپردازیم:
در عقد بیع، فروشنده (بایع) مال خود را در مقابل دریافت مبلغی به خریدار (مشتری) واگذار میکند. بیع به عنوان یک عقد معوض تعریف میشود، یعنی برای انتقال مال، بهایی پرداخت میشود. اما در عقد هبه، انتقال مالکیت به صورت رایگان انجام میشود و واهب (بخشنده) بدون دریافت هیچ عوضی، مال را به متهب (گیرنده هدیه) میبخشد. به عبارتی، هبه یک عقد غیرمعوض است مگر در موارد استثنایی که هبه معوض باشد.
در عقد اجاره، مالک مال (موجر) حق استفاده از مال را به صورت موقت و در قبال دریافت اجرت به مستأجر واگذار میکند. اجاره تنها حق استفاده از مال را منتقل میکند و مالکیت اصلی در اختیار موجر باقی میماند. اما در عقد هبه، مالکیت بهطور کامل از واهب به متهب منتقل میشود و هیچ اجرتی بابت آن پرداخت نمیشود.
عقد صلح یکی از عقود بسیار متنوع است که برای حل و فصل دعاوی یا توافقات طرفین استفاده میشود و میتواند معوض یا غیرمعوض باشد. در حالی که در عقد هبه، هدف اصلی بخشش رایگان مال است. اگرچه صلح میتواند بدون عوض نیز منعقد شود، اما در عقد صلح شرط قبض مال همچون هبه ضروری نیست. همچنین، صلح به دلیل انعطافپذیری بیشتر، میتواند در موقعیتهای گوناگونی مورد استفاده قرار گیرد، در حالی که هبه تنها به بخشش رایگان مال محدود میشود.
ابراء و هبه هر دو مفاهیمی هستند که با بخشش مرتبطاند، اما در اصل و کاربرد تفاوتهای مهمی دارند:
بنابراین، میتوان گفت که بخشش اموال عینی “هبه” و بخشش دیون “ابراء” نامیده میشود.
هبه و صدقه هر دو به معنای بخشش مال از سوی مالک به دیگری هستند، اما تفاوتهای مهمی بین آنها وجود دارد:
یکی از تفاوتهای اساسی میان این دو این است که در صدقه امکان رجوع وجود ندارد، اما در هبه امکان رجوع وجود دارد، مگر در موارد استثنایی که قبلاً توضیح داده شد.
تنظیم یک هبهنامه معتبر نیازمند رعایت نکات حقوقی و قانونی مشخصی است تا از هرگونه ابهام، اختلاف یا مشکلات حقوقی در آینده جلوگیری شود. در این راهنمای کامل، مراحل و نکات کلیدی برای تنظیم هبهنامهای معتبر ارائه شده است:
ابتدا باید مشخص شود که هبه به صورت معوض (در مقابل دریافت عوض) یا غیرمعوض (رایگان) انجام میشود. این امر برای تنظیم هبهنامه اهمیت زیادی دارد، چرا که در صورت معوض بودن هبه، باید عوض بهطور دقیق مشخص و در قرارداد ذکر شود.
در هبهنامه، باید مشخصات و اطلاعات هویتی طرفین قرارداد بهصورت کامل و دقیق درج شود. این اطلاعات شامل موارد زیر است: نام و نام خانوادگی، شماره شناسنامه و کد ملی و آدرس محل سکونت
شماره تماس این اطلاعات به شناسایی دقیق طرفین کمک میکند و در صورت بروز اختلاف، مرجع قانونی میتواند هویت طرفین را بهراحتی تأیید کند.
مشخصات مال هبهشده (عین موهوبه) باید بهصورت دقیق و کامل در هبهنامه ذکر شود. اگر مال مورد هبه منقول است (مانند خودرو یا پول)، جزئیات مربوط به نوع مال، شماره سریال، یا ویژگیهای مهم آن باید درج شود. اگر مال غیرمنقول است (مانند زمین یا ملک)، اطلاعاتی مانند: آدرس ملک و شماره پلاک ثبتی
مساحت و نوع کاربری باید به دقت در هبهنامه قید گردد. این اطلاعات از بروز هرگونه اختلاف یا ابهام جلوگیری میکند.
در هبهنامه باید بهوضوح بیان شود که واهب (هدیهدهنده) چه تعهداتی دارد و چه زمانی مال به متهب (هدیهگیرنده) تحویل داده میشود. همچنین باید روشن شود که متهب چه تعهداتی دارد و آیا عوضی برای هبه در نظر گرفته شده است یا خیر. اگر هبه معوض باشد، باید شرایط و زمان پرداخت عوض نیز مشخص گردد.
یکی از شروط اصلی در عقد هبه، قبض (تحویل مال) است. تا زمانی که مال هبهشده به متهب تحویل داده نشود، عقد هبه بهصورت کامل تحقق نمییابد. در هبهنامه باید بهوضوح قید شود که مال چه زمانی و چگونه تحویل متهب میشود. برای اموال منقول، تحویل فیزیکی مال انجام میشود، اما برای اموال غیرمنقول، ثبت انتقال مالکیت در اداره ثبت اسناد و املاک شرط تحقق قبض است.
اگر واهب بخواهد این امکان را داشته باشد که در آینده از هبه رجوع کند، باید شرایط رجوع بهوضوح در هبهنامه ذکر شود. البته قانون در مواردی خاص اجازه رجوع از هبه را نمیدهد (مانند هبه به خویشاوندان نزدیک یا از بین رفتن مال). بنابراین، در هبهنامه باید به شرایطی که رجوع از هبه ممکن است، اشاره شود.
بسته به نوع مال هبهشده، هبهنامه میتواند بهصورت رسمی یا عادی تنظیم شود:
هبهنامه عادی: در هبهنامه اموال منقول، طرفین توافقات خود را بر روی کاغذ عادی نوشته و امضا میکنند. این سند بهعنوان سند عادی در دادگاهها معتبر است، اما قدرت اجرایی آن نسبت به اسناد رسمی کمتر است. این روش صرفا در مورد اموال منقول کاربرد دارد.
هبهنامه رسمی: برای اموال غیرمنقول، هبهنامه باید بهصورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شود ولی در مورد اموال منقول اجباری به ثبت رسمی نمی باشد.
برای اطمینان از صحت هبهنامه، باید هر دو طرف (واهب و متهب) هبهنامه را امضا کنند. همچنین، برای جلوگیری از هرگونه انکار یا تردید در آینده، حضور و امضای شهود میتواند به اعتبار هبهنامه بیفزاید. حضور حداقل دو شاهد در هبهنامههای مهم و بهویژه هبهنامههای رسمی توصیه میشود.
در تنظیم هبهنامه برای اموال غیرمنقول، ممکن است هزینههای مربوط به ثبت رسمی و مالیات نقل و انتقال اعمال شود. پرداخت این هزینهها باید بهطور دقیق در هبهنامه مشخص شود و طرفین توافق کنند که چه کسی مسئول پرداخت این هزینهها خواهد بود.
در بسیاری از موارد، هبه و بخشش مال بهصورت کلامی و بدون ثبت رسمی انجام میشود. با این حال، زمانی که عین موهوبه ارزش مالی بالایی دارد، بهتر است هبهنامهای تنظیم شود تا این انتقال مالکیت بهصورت قانونی و دقیق ثبت گردد. هبهنامه اموال منقول را میتوان به یکی از دو روش زیر تنظیم کرد:
تنظیم هبهنامه در دفاتر اسناد رسمی برای اموال منقول الزامی نیست. طرفین میتوانند توافقات خود در مورد هبه را بهصورت شخصی روی یک برگه ثبت کرده و با امضای آن، عقد هبه را منعقد کنند. این هبهنامهها سند عادی به شمار میآیند و در دادگاه میتوانند بهعنوان سند عادی مورد استناد قرار گیرند. با امضای طرفین، هر دو ملزم به اجرای آن خواهند بود.
در این روش، هبهنامه اموال منقول در یکی از دفاتر اسناد رسمی و تحت نظر سردفتر به ثبت میرسد. هبهنامه رسمی بهعنوان یک سند رسمی در دادگاه اعتبار بیشتری دارد و امکان انکار یا تردید نسبت به آن کمتر است. از این رو، در مواردی که ارزش مال هبهشده بالا باشد، ثبت هبهنامه رسمی پیشنهاد میشود.
بر اساس قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول ،معاملات اموال غیرمنقول، از جمله عقد هبه، باید در سامانه ثبت الکترونیک اسناد ثبت شود و در غیر این صورت، دعاوی مربوط به اثبات این معاملات در مراجع قضایی قابل استماع نخواهد بود. این الزام به منظور جلوگیری از معاملات غیررسمی و حفظ حقوق مالکیت افراد تعیین شده است. با این وجود، اگر هبه اموال غیرمنقول به صورت رسمی ثبت نشده باشد، امکان استناد به ادله عادی مانند شهادت شهود یا اسناد عادی در مراجع قضایی برای اثبات عقد هبه وجود ندارد.
طبق این قانون، برای اثبات عقد هبه در دادگاه، اگر هبه شامل اموال غیرمنقول باشد، ثبت رسمی این عقد الزامی است. به طور کلی، روشهای اثبات عقد هبه در این شرایط به شرح زیر است:
براساس ماده ارائهشده، ثبت رسمی اصلیترین و معتبرترین روش اثبات عقد هبه است. طبق مفاد این ماده، هبه اموال غیرمنقول و حقوق مرتبط با آن باید در سامانه ثبت اسناد الکترونیک به ثبت برسد. سند رسمی صادر شده در دفاتر اسناد رسمی، قویترین دلیل برای اثبات هبه در دادگاه است. در صورت وجود سند رسمی، دادگاه بدون نیاز به ادله دیگر، عقد هبه را تأیید میکند.
با توجه به ماده ذکرشده، در صورتی که هبه اموال غیرمنقول بهصورت غیررسمی و با استفاده از سند عادی انجام شده باشد و در سامانه ثبت نشده باشد، این اسناد عادی از نظر قانونی فاقد اعتبار هستند. بنابراین، نمیتوان از اسناد عادی به عنوان دلیل برای اثبات عقد هبه در دادگاه استفاده کرد. همچنین، شهادت شهود یا سایر ادله عادی نیز در چنین شرایطی قابل استماع نیستند.
طبق این ماده، تنها دعوایی که در صورت عدم ثبت رسمی هبه در دادگاه قابل استماع است، دعوای استرداد عوضین است. این به این معناست که اگر طرفین هبه به تعهدات خود عمل نکرده باشند و مالی که بهصورت هبه داده شده، باید بازگردانده شود، تنها این دعوا قابل استماع در دادگاه است. برای این دعوا میتوان از اسناد عادی، شهادت شهود یا سایر مدارک بهعنوان دلیل استفاده کرد، اما برای اثبات خود هبه، این دلایل پذیرفته نمیشود.
هبه اموال مشاع، به معنای بخشیدن سهمی از یک مال است که بهصورت مشترک با چند نفر دیگر در مالکیت قرار دارد. اموال مشاع اموالی هستند که بیش از یک مالک دارند و هر مالک بر اساس سهم خود حق تصرف در مال را دارد. هبه اموال مشاع میتواند فرآیندی پیچیدهتر از هبه اموال مستقل باشد، اما با رعایت نکات زیر امکانپذیر است:
گاه ممکن است عقد هبه از سوی واهب (هدیهدهنده) یا دیگر اشخاص ذینفع انکار شود و متهب (هدیهگیرنده) برای اثبات وقوع این عقد باید به دادگاه مراجعه کند. در چنین شرایطی، متهب نیاز به ارائه مدارکی دارد تا وقوع هبه را در دادگاه اثبات کند. در ادامه به مهمترین ادله اثبات عقد هبه در دادگاه میپردازیم:
برای اثبات عقد هبه اموال غیرمنقول و املاک، الزاما می بایست در دفتر اسناد رسمی ثبت شوند.توضیح مهم اینکه با توجه به اینکه قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول در خرداد ۱۴۰۳ اجرایی شده است، هبه نامه عادی اموال غیرمنقول که قبل از این تاریخ منعقد شده اند، معتبر می باشد.
در صورتی که هبهنامه اموال منقول،بهصورت عادی (دستنویس یا تایپشده) تنظیم شده باشد، میتوان از آن بهعنوان یکی از ادله اثبات عقد هبه استفاده کرد. اگرچه هبهنامه عادی نسبت به هبهنامه رسمی از اعتبار کمتری برخوردار است، اما همچنان در دادگاه بهعنوان سندی معتبر در هبه اموال منقول، قابل استناد است.
برای اثبات اعتبار هبهنامه عادی، امضا و تایید هر دو طرف (واهب و متهب) بر روی سند ضروری است. همچنین حضور و امضای شهود میتواند به تقویت اعتبار این سند کمک کند.
یکی دیگر از ادله قوی برای اثبات هبه در دادگاه، اقرار واهب به وقوع هبه است. اقرار بهمعنای اعتراف رسمی واهب به این است که مال خود را به متهب هبه کرده است. اقرار یکی از قویترین دلایل اثبات هر نوع معامله یا تعهد در نظام حقوقی ایران است.
اگر واهب در دادگاه یا خارج از آن به هبه اقرار کند، این اعتراف بهعنوان دلیل قطعی و نهایی برای اثبات عقد هبه محسوب میشود و بهعنوان مدرک رسمی ثبت میشود.
اگر هبهنامه مکتوبی وجود نداشته باشد یا طرفین بخواهند اعتبار هبهنامه عادی را تقویت کنند، شهادت شهود یکی از ادله مهم برای اثبات هبه است. شهود افرادی هستند که در هنگام وقوع عقد هبه حضور داشتهاند و میتوانند وقوع هبه را در دادگاه شهادت دهند.: شهود باید دارای شرایط قانونی باشند؛ به این معنا که شهادت آنها باید مستند، قابل اعتماد و بدون تعصب باشد. همچنین معمولاً نیاز به حداقل دو شاهد برای تایید هبه وجود دارد. شهادت شهود بهعنوان یکی از دلایل مکمل برای تقویت سایر مدارک قابل استناد است.
در برخی موارد که دلایل کافی برای اثبات هبه در دست نیست، دادگاه ممکن است از طرفین بخواهد که برای اثبات ادعای خود قسم (سوگند) یاد کنند. سوگند میتواند بهعنوان یک دلیل نهایی در مواردی که ادله دیگر کافی نیستند، استفاده شود.
قسم در شرایطی که ادله کافی وجود نداشته باشد، بهعنوان آخرین راه برای اثبات یا رد ادعا مورد استفاده قرار میگیرد و در صورت انجام، ممکن است منجر به پذیرش ادعا توسط دادگاه شود.
امارات یا قرائن بهمعنای نشانهها و شواهد غیرمستقیم هستند که ممکن است وقوع عقد هبه را بهطور ضمنی تایید کنند. برای مثال، استفاده متهب از مال هبهشده به مدت طولانی بدون اعتراض واهب میتواند نشانهای از وقوع هبه باشد.
امارات میتوانند موجب علم قاضی به وقوع هبه شوند و بهعنوان دلیل مکمل در کنار سایر ادله استفاده شوند. در برخی موارد، قاضی بر اساس امارات و شواهد ضمنی، تصمیم به تایید وقوع عقد هبه میگیرد.
قبض (تحویل مال) یکی از مهمترین شروط تحقق عقد هبه است. اگر متهب بتواند اثبات کند که مال هبهشده را به تصرف و استفاده خود درآورده است، این میتواند بهعنوان یک دلیل قوی برای اثبات وقوع هبه مورد استفاده قرار گیرد. در مواردی مانند اموال غیرمنقول، انتقال مالکیت از طریق ثبت رسمی میتواند بهعنوان اثبات قبض استفاده شود.
عقد هبه یکی از عقود رایج در نظام حقوقی است که مزایا و معایب خاص خود را دارد. در ادامه به بررسی این نکات میپردازیم تا بتوانید تصمیمگیری بهتری در مورد استفاده از این قرارداد داشته باشید.
هبه بهعنوان یکی از عقود تملیکی، امکان انتقال مالکیت اموال را به دیگری بدون دریافت عوض فراهم میکند. با این حال، تفاوتهایی میان هبه اموال منقول و غیرمنقول از نظر حقوقی وجود دارد که در ادامه به بررسی آنها و نکات مهم حقوقی مربوط به هر کدام میپردازیم.
اموال منقول: اموالی که قابلیت جابهجایی فیزیکی دارند، مانند خودرو، وسایل خانه، پول و سهام. بهعبارت دیگر، این اموال بدون آسیب رساندن به ماهیتشان قابل انتقال هستند.
اموال غیرمنقول: اموالی که امکان جابهجایی فیزیکی ندارند و ثابت هستند، مانند زمین، ملک، و آپارتمان. این اموال به دلیل ماهیت خود قابل انتقال فیزیکی نیستند و به مکان مشخصی تعلق دارند.
هبه اموال منقول: در هبه اموال منقول، نیازی به ثبت هبهنامه در دفاتر اسناد رسمی وجود ندارد. طرفین میتوانند بهصورت عادی یا دستنویس توافقات خود را ثبت کرده و با تحویل (قبض) مال، هبه را بهطور قانونی کامل کنند. البته برای اموال ارزشمند، بهتر است هبهنامه رسمی تنظیم شود تا از مشکلات حقوقی در آینده جلوگیری شود.
هبه اموال غیرمنقول: در هبه اموال غیرمنقول، ثبت هبهنامه در دفاتر اسناد رسمی الزامی است. این نوع اموال باید بهطور رسمی و با رعایت قوانین مربوطه در اداره ثبت اسناد و املاک ثبت شوند. ثبت رسمی هبهنامه اموال غیرمنقول بهعنوان مدرکی معتبر و قابل استناد در دادگاهها عمل میکند و از اختلافات حقوقی بعدی جلوگیری میکند.
اموال منقول: قبض و تحویل مال در هبه اموال منقول بهراحتی امکانپذیر است. بهعنوان مثال، در هبه خودرو، واهب میتواند با انتقال فیزیکی خودرو یا تحویل کلید، مال را به متهب تسلیم کند. این تحویل فیزیکی، شرط اصلی برای تحقق عقد هبه است.
اموال غیرمنقول: در هبه اموال غیرمنقول، قبض بهمعنای تحویل فیزیکی ملک یا زمین نیست، بلکه انتقال مالکیت از طریق ثبت رسمی در اداره ثبت اسناد و املاک انجام میشود. تا زمانی که انتقال مالکیت به ثبت نرسد، هبه بهطور کامل تحقق پیدا نمیکند.
اموال منقول: در هبه اموال منقول، بسته به ارزش مال، ممکن است هزینههای قانونی و مالیاتی به مراتب کمتر از هبه اموال غیرمنقول باشد. معمولاً برای اموال منقول نیازی به پرداخت مالیات هبه وجود ندارد، مگر در موارد خاص.
اموال غیرمنقول: هبه اموال غیرمنقول معمولاً شامل مالیات نقل و انتقال و هزینههای ثبت رسمی است. در برخی موارد، این هزینهها میتواند قابل توجه باشد، بهویژه اگر ارزش ملک یا زمین هبهشده بالا باشد.
رایجترین دعاوی مربوط به هبه به اختلافات و مشکلاتی مربوط میشوند که در اجرای عقد هبه یا پس از آن بین طرفین (واهب و متهب) یا حتی بین ورثه و طرفین عقد به وجود میآیند. هبه که به معنای بخشش رایگان مال از طرف واهب به متهب است، گاهی به دلایل مختلف به دعاوی حقوقی منجر میشود. در ادامه، به برخی از رایجترین دعاوی مرتبط با عقد هبه اشاره میکنیم:
یکی از رایجترین دعاوی مربوط به هبه، درخواست فسخ آن از سوی واهب است. هرچند در برخی موارد امکان فسخ هبه وجود دارد، اما قانون شرایط خاصی برای فسخ هبه تعیین کرده است.دعوای فسخ هبه معمولاً زمانی مطرح میشود که واهب از ادامه رابطه با متهب ناراضی است و قصد دارد مال هبه شده را پس بگیرد.
در برخی موارد، ممکن است یکی از طرفین (متهب یا واهب) وقوع عقد هبه را انکار کند. این نوع دعوا بیشتر در مواردی رخ میدهد که هبه به صورت شفاهی یا غیررسمی انجام شده باشد و مستندات کافی برای اثبات آن وجود نداشته باشد. در چنین مواردی، طرف دیگر ناچار به ثبت دادخواست اثبات هبه برای تأیید وقوع عقد است.
در برخی موارد، پس از فوت واهب، ورثه ممکن است ادعا کنند که هبه باطل بوده و مال باید به عنوان ارث بین آنها تقسیم شود. در این حالت، متهب برای حفظ حقوق خود باید دادخواست اثبات هبه را به دادگاه ارائه دهد تا از مال هبه شده دفاع کند.
گاهی ممکن است متهب پس از هبه، مال را به تصرف درآورده و واهب درخواست بازپسگیری آن را داشته باشد. این نوع دعوا معمولاً زمانی مطرح میشود که واهب به دلایلی قصد پس گرفتن مال خود را دارد، اما متهب از تحویل مال امتناع میکند.
یکی دیگر از دعاوی رایج در خصوص هبه، اختلاف در شرایط مربوط به عقد است. بهطور مثال، ممکن است واهب ادعا کند که متهب به شرایط تعیینشده در هبه (مانند نوع استفاده از مال یا نگهداری آن) عمل نکرده است و به همین دلیل قصد فسخ یا بازپسگیری مال را داشته باشد.
در عقد هبه، قبض مال توسط متهب یکی از شرایط اساسی است. اگر قبض مال صورت نگیرد، عقد کامل نمیشود. در برخی دعاوی، واهب ادعا میکند که مال هنوز به قبض متهب درنیامده و در نتیجه عقد ناقص است. این نوع دعوا بیشتر در موارد مربوط به اموال منقول مطرح میشود.
در برخی موارد، ممکن است یکی از طرفین ادعا کند که هبه تحت فریب، اجبار یا فشار روانی انجام شده است. در این حالت، دعوای بطلان هبه برای اثبات این ادعا مطرح میشود. اگر دادگاه این ادعا را بپذیرد، حکم به بطلان هبه صادر میکند.
دعوای تأیید رجوع از هبه در قانون مدنی، شرایط و ضوابط خاصی دارد که باید رعایت شود. رجوع از هبه به معنای بازپسگیری مال هبهشده توسط واهب (کسی که مال را بخشیده) است. این امکان تنها تحت شرایط قانونی و در صورت رعایت شرایط خاص قابل اجراست. در ادامه، ارکان و شرایط اصلی این دعوا طبق قانون مدنی بررسی شده است:
برای طرح دعوای رجوع از هبه، ابتدا باید ثابت شود که عقد هبه بهدرستی منعقد شده است. طبق ماده ۷۹۵ قانون مدنی ایران، هبه به معنای بخشش رایگان مال از واهب به متهب است. شرط اساسی برای صحت عقد هبه، قبض (تصرف مال توسط متهب) است.
طبق ماده ۸۰۳ قانون مدنی، رجوع از هبه تحت شرایط خاصی مجاز است. واهب میتواند در صورت تحقق این شرایط، مال هبهشده را بازپس بگیرد. مهمترین شرایط رجوع عبارتند از:
طبق قانون مدنی، شرط اساسی برای رجوع از هبه این است که عین موهوبه (مالی که هبه شده) هنوز وجود داشته باشد. اگر عین موهوبه از بین رفته یا به چیز دیگری تبدیل شده باشد، رجوع امکانپذیر نیست.
ماده ۷۹۸ قانون مدنی تصریح میکند که قبض و تسلیم مال هبهشده به متهب یکی از شرایط اصلی صحت عقد هبه است. اگر مال هنوز به قبض متهب درنیامده باشد، واهب میتواند بدون نیاز به رجوع رسمی، مال را پس بگیرد. اما اگر قبض انجام شده باشد، واهب تنها تحت شرایط خاص میتواند مال را بازپس گیرد.
برای ثبت دعوای رجوع از هبه، واهب باید دلایل و مدارک قانونی ارائه کند. طبق مواد ۱۲۵۷ و ۱۲۵۸ قانون مدنی، دلایل اثبات دعوا شامل سند رسمی یا عادی، شهادت شهود و سایر ادله قانونی است. در صورت وجود سند یا مدارکی که وقوع هبه را اثبات کنند، واهب میتواند با استناد به آنها درخواست رجوع از هبه کند.
طبق قانون مدنی، برخی شرایط مانع از رجوع از هبه میشود. به عنوان مثال:
دادگاه صالح برای رسیدگی به دعاوی مربوط به هبه به نوع مال هبهشده (منقول یا غیرمنقول) و محل وقوع آن بستگی دارد.
اموال غیرمنقول به اموالی گفته میشود که امکان جابهجایی آنها وجود ندارد، مانند زمین، ساختمان، آپارتمان و… .
ماد۷۹۵ تا ۸۰۲ قانون مدنی
قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیر منقول
(در صورتی که سند رسمی نداشته باشید، می بایست خواسته اثبات عقدد هبه را اضافه کنید.)
با سلام و احترام
اینجانب ………. (نام کامل خواهان) فرزند ……….، به شماره ملی ……….، ساکن ………. (نشانی کامل خواهان)، به استحضار میرساند:
اینجانب در تاریخ ………. (تاریخ دقیق) مالی به ارزش ………. (مشخصات دقیق مال هبهشده) را طی عقد هبه به خوانده محترم، آقای/خانم ………. (نام کامل خوانده) فرزند ……….، به شماره ملی ……….، ساکن ………. (نشانی کامل خوانده) هبه کردهام. این هبه شامل ………. (شرح دقیق مال موهوبه) بوده که بهصورت قانونی به ایشان تسلیم و قبض شده است.
با توجه به اینکه شرایط قانونی برای رجوع از هبه فراهم است و عین موهوبه همچنان نزد خوانده محترم موجود میباشد، اینجانب با استناد به ماده 803 قانون مدنی قصد رجوع از هبه و بازپسگیری مال موهوبه را دارم.
لذا از دادگاه محترم تقاضای صدور حکم به رجوع از هبه و بازگرداندن مال موهوبه به اینجانب و همچنین محکومیت خوانده به پرداخت هزینههای دادرسی را دارم.
با تشکر و احترام
نام و نام خانوادگی خواهان
امضا/اثر انگشت
تاریخ: ………..
اظهارکننده (واهب):
نام: ……….
نام خانوادگی: ……….
نام پدر: ……….
شماره ملی: ……….
محل اقامت: شهرستان ……….، خیابان ……….، کوچه ……….، پلاک ……….، کدپستی ……….
اظهارشونده (متهب):
نام: ……….
نام خانوادگی: ……….
نام پدر: ……….
شماره ملی: ……….
محل اقامت: شهرستان ……….، خیابان ……….، کوچه ……….، پلاک ……….، کدپستی ……….
موضوع: رجوع از هبه
آقای/خانم محترم ………. (نام اظهارشونده)،
با سلام و احترام
اینجانب ………. (اظهارکننده)، در تاریخ ………. (تاریخ دقیق هبه) مالی به شرح زیر را به شما هبه کردم. مال هبهشده شامل:
شرح مال موهوبه:
…………… (شرح کامل مال هبهشده)
این مال به صورت قانونی به قبض شما درآمده و عقد هبه میان ما منعقد شده است. با این حال، با توجه به شرایط فعلی و براساس قوانین موضوعه کشور، اینجانب تصمیم به رجوع از هبه دارم و قصد دارم مال هبهشده را بازپس گیرم.
لذا به موجب این اظهارنامه، به شما اعلام مینمایم که از هبهای که به شما کردهام، رجوع کرده و درخواست دارم ظرف مدت ۱۰ روز از تاریخ دریافت این اظهارنامه، مال هبهشده را به اینجانب بازگردانید.
در صورت عدم همکاری و عدم تحویل مال هبهشده در زمان مقرر، اینجانب ناچار به اقدام قانونی از طریق مراجع قضایی برای استرداد مال موهوبه و احقاق حقوق خود خواهم بود.
پیشاپیش از همکاری شما سپاسگزارم و امیدوارم که این موضوع بدون نیاز به اقدامات قضایی حلوفصل شود.
با احترام
نام و نام خانوادگی اظهارکننده
امضاء
تاریخ: ………..
وکیل دعاوی هبه فردی است که بهطور تخصصی در زمینه دعاوی مربوط به عقد هبه و مسائل حقوقی مرتبط با آن فعالیت میکند. این وکیل با تسلط به قوانین مدنی و رویههای حقوقی مربوط به هبه، میتواند در مواردی مانند اثبات هبه، رجوع از هبه، فسخ هبه،و دفاع از حقوق موکل در دعاوی مرتبط با هبه، به موکلین خود کمک کند.
در این مقاله بهصورت کامل به بررسی هبه، اثبات هبه و رجوع قانونی از هبه در دو دسته اموال منقول و غیرمنقول پرداختیم. تفاوتهای مهمی در نحوه اثبات و رجوع از هبه در این دو نوع مال وجود دارد که هر یک از آنها شرایط و موانع قانونی خاصی دارند.
۱. هبه اموال منقول
در خصوص اموال منقول، مانند خودرو یا سایر اشیای قابل حمل، اثبات هبه میتواند از طریق سند عادی، شهادت شهود، یا قبض و تصرف انجام شود. در این موارد، اگرچه ثبت رسمی برای هبه اموال منقول بهطور قانونی الزامآور نیست، اما وجود اسناد رسمی یا مدارک معتبر کمک زیادی به اثبات هبه در مراجع قضایی میکند. در صورت نبود سند رسمی، شهادت شهود یا قبض مال میتواند به عنوان دلیل مورد استناد قرار گیرد.
رجوع از هبه در اموال منقول نیز طبق قانون مدنی ایران ممکن است، اما تنها در شرایطی که عین مال هنوز موجود باشد و موانعی همچون هبه به بستگان نزدیک یا شرط عدم رجوع وجود نداشته باشد.
۲. هبه اموال غیرمنقول
در خصوص اموال غیرمنقول، مانند زمین، خانه یا آپارتمان، ثبت رسمی در سامانه ثبت اسناد الکترونیک الزامی است. طبق قانون الزام به ثبت رسمی معاملات اموال غیرمنقول، هبه اموال غیرمنقول باید بهطور رسمی ثبت شود، در غیر این صورت، دعاوی مربوط به اثبات هبه، مانند الزام به تنظیم سند رسمی یا اثبات وقوع هبه، در مراجع قضایی و اداری قابل استماع نیستند.
در صورت عدم ثبت رسمی، حتی شهادت شهود و سند عادی نیز نمیتوانند برای اثبات هبه بهکار گرفته شوند، مگر در دعوای استرداد عوضین. رجوع از هبه در اموال غیرمنقول نیز تنها تحت شرایطی خاص و با رعایت مقررات قانونی قابل انجام است.
بنابراین برای اموال منقول، گرچه ثبت رسمی الزامی نیست، اما استفاده از اسناد رسمی میتواند روند اثبات و رجوع از هبه را تسهیل کند. اما در مورد اموال غیرمنقول، ثبت رسمی الزامی است و عدم رعایت آن منجر به بیاعتباری اسناد و ادعاها در مراجع قضایی میشود. رعایت این تفکیک و شناخت شرایط قانونی هبه و رجوع از آن، موجب جلوگیری از مشکلات حقوقی و تأمین حقوق طرفین هبه خواهد شد.
اگر این مقاله برای شما مفید بوده و بهدنبال راهنمایی بیشتری هستید، تیم متخصص “وکیل سوال” با مدیریت خانم امالبنین تنکابنی رضایی آماده است تا شما را در زمینه نحوه تنظیم و انعقاد عقد هبه و دیگر قراردادها همراهی کند. سوالات و مسائل حقوقی خود را با ما در میان بگذارید و از دانش و تجربه وکلای ما بهرهمند شوید.
برای رزرو مشاوره، میتوانید بهسادگی از فرم تماس موجود در سایت استفاده کنید یا با شمارههای تماس ما ارتباط برقرار کنید. ما در کوتاهترین زمان ممکن پاسخگوی شما خواهیم بود و بهترین راهحلها را ارائه میدهیم.
وکیل سوال – همراه شما در مسیر عدالت
1 . عقد هبه چیست؟
عقد هبه یک قرارداد است که در آن واهب (هدیهدهنده) مال خود را بهصورت رایگان به متهب (هدیهگیرنده) میبخشد. این عقد به شرط قبض (تحویل) مال کامل میشود و میتواند معوض یا غیرمعوض باشد.
2 . آیا عقد هبه قابل فسخ است؟
بله، واهب میتواند در شرایط خاصی از هبه رجوع کند و مال خود را پس بگیرد. اما در برخی موارد مانند فوت طرفین، از بین رفتن مال یا هبه به خویشاوندان درجه یک، امکان رجوع از بین میرود.
3 . هبه معوض چیست؟
هبه معوض نوعی از هبه است که در آن واهب در مقابل بخشش مال خود، عوض یا عمل مشخصی را از متهب درخواست میکند. در صورتی که عوض پرداخت شود، امکان رجوع از هبه وجود ندارد.
4 . آیا هبهنامه باید رسمی باشد؟
در خصوص اموال منقول، ضرورتی برای رسمی بودن هبهنامه وجود ندارد. هبهنامه میتواند بهصورت عادی (دستنویس) یا رسمی تنظیم شود. با این حال، در مواردی که مال غیرمنقول است، می بایست هبهنامه بهصورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی ثبت شود.
5 . آیا واهب میتواند بدون رضایت متهب از هبه رجوع کند؟
بله، در برخی موارد واهب میتواند بدون رضایت متهب از هبه رجوع کند. با این حال، اگر هبه معوض باشد یا متهب از خویشاوندان درجه یک (پدر، مادر، فرزند) باشد، واهب نمیتواند از هبه رجوع کند.
6 . آیا امکان هبه اموال مشاع وجود دارد؟
بله، امکان هبه اموال مشاع وجود دارد. در این حالت، واهب میتواند سهم مشاع خود را به متهب هبه کند. با این حال، تصرف فیزیکی در مال مشاع نیاز به رضایت سایر شرکا دارد.
7 . آیا عقد هبه مالیات دارد؟
در ایران، اموال غیرمنقول که هبه میشوند مشمول مالیات نقل و انتقال خواهند بود و در برخی موارد ممکن است هبههای دیگر نیز تحت شرایط خاصی مشمول مالیات درآمد اتفاقی شوند.
8 . آیا میتوان هبهنامه را بهعنوان سند معتبر در دادگاه استفاده کرد؟
بله، هبهنامههای رسمی و هبهنامههای عادی(در مورد اموال منقول) در دادگاهها قابل استناد هستند. با این حال، هبهنامههای رسمی در خصوص هبه اموال غیرمنقول ضروری است.
9 . چه شرایطی باعث ابطال عقد هبه میشود؟
شرایطی که میتواند منجر به ابطال عقد هبه شود شامل جعلی بودن هبهنامه، عدم اهلیت واهب، عدم مالکیت واهب بر مال هبهشده، یا فوت واهب یا متهب قبل از قبض مال است.
10 . آیا امکان رجوع از هبه پس از تغییر در مال وجود دارد؟
خیر، اگر مال هبهشده دچار تغییرات اساسی شود که ماهیت آن تغییر کند، امکان رجوع از هبه وجود ندارد. برای مثال، اگر ملکی که هبه شده بهطور کامل بازسازی یا تغییر کاربری داده شود، واهب نمیتواند از هبه رجوع کند.
نظرات کاربران