حتما برای شما هم پیش آمده است که در جریان رسیدگی به دعاوی مالی با واژه «اعسار» مواجه شده باشید. اعسار یکی از مفاهیم مهم حقوقی است که در جریان رسیدگی به دعاوی مالی کاربرد بسیاری دارد. هرگاه فردی قادر به پرداخت محکومبه مالی یا هزینه دادرسی نباشد، اقدام به طرح دعوای اعسار مینماید تا دادگاه با بررسی مدارک و شواهد موجود عدم استطاعت مالی شخص را احراز نموده و به دنبال آن حکم اعسار وی را صادر نماید. طرح دعوای اعسار نیازمند وجود شرایط خاصی است و صدور حکم اعسار نیز آثار مختلفی به دنبال دارد که در این مقاله به بررسی آن خواهیم پرداخت.
واژه اعسار در لغت مأخوذ از ریشه «عُسر» به معنای رنج و سختی است. اما در علم حقوق، اعسار به وضعیتی گفته میشود که شخص استطاعت مالی کافی برای پرداخت بدهیهای خود را ندارد. عدم استطاعت مالی شخص برای پرداخت دیون خود ممکن است ناشی از عدم تکافوی اموال او یا در دسترس نبودن اموالش باشد. برای مثال، ممکن است شخصی به موجب حکم دادگاه محکوم به پرداخت مهریه همسر خود به میزان 100 سکه بهار آزادی شود، اما استطاعت مالی کافی برای پرداخت این بدهی را نداشته باشد. چنین شخصی در وضعیت اعسار قرار داشته و در اصطلاح «مُعسر» شناخته میشود. ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی در تعریف معسر بیان داشته است که: «معسر کسی است که به دلیل نداشتن مالی به جز مستثنیات دین، قادر به تأدیه دیون خود نباشد».
شایان ذکر است که اعسار اختصاص به اشخاص حقیقی غیرتاجر دارد. نسبت به اشخاص حقوقی و تجار مفهوم اعسار موضوعیتی ندارد. چنانچه داراییهای اشخاص حقوقی و تجار کفاف پرداخت بدهیهای ایشان را ندهد، ورشکسته شناخته خواهند شد که احکام مربوط به آن در قانون تجارت بیان شده است.
احراز وضعیت اعسار در افراد حائز اهمیت بسیاری است. به همین خاطر، تعیین معیار و ملاک مشخصی به منظور احراز اعسار افراد موضوعیت مییابد. ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی در تعریف معسر از عبارت «نداشتن مال» استفاده نموده و در تبصره این ماده نیز عدم قابلیت دسترسی به مال را در حکم نداشتن مال دانسته است.
با این حال، ارائه تعریف مشخصی از عبارت نداشتن مال یا عدم قابلیت دسترسی به مال نیز ضروری است تا بتوان بر مبنای آن وضعیت اعسار را در افراد احراز نمود. به همین دلیل، اداره کل حقوقی قوه قضائیه به موجب نظریه مشورتی شماره 7/94/2554 مورخ 1394/09/24 در خصوص ملاک عدم دسترسی به مال بیان داشته است که: «ملاک عدم قابلیت دسترسی به مال در تبصره 6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب 1394 عرف است؛ یعنی عرفاً امکان دسترسی به مال برای شخص مدعی اعسار وجود نداشته باشد و مصادیق عدم دسترسی به مال قابل احصاء نیست؛ اما مواردی مانند مفقود شدن مال یا متواری شدن شخصی که محکومعلیه از وی طلب دارد میتواند از این مصادیق باشد».
اعسار وضعیتی استثنایی است که در هر زمانی ممکن است حادث شود. به همین خاطر، نمیتوان اعسار را یک وضعیت دائم دانست؛ بلکه وضعیتی موقتی است که در یک زمان ممکن است وجود داشته باشد و در زمان دیگری مرتفع شده باشد.
با وجود آن که وضعیت اعسار ناظر بر شرایط مالی افراد است؛ اما ماده 14 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی اعسار را یک دعوای غیرمالی دانسته است که در مرحله بدوی و تجدیدنظر خارج از نوبت مورد رسیدگی قرار میگیرد.
افلاس یکی از مفاهیم مشابه اعسار است و در بسیاری از موارد این دو مفهوم مترادف یکدیگر فرض میشوند. با این حال، اعسار و افلاس دو وضعیت حقوقی متمایز از یکدیگر است و حتی میتوان افلاس را درجه شدیدتری از اعسار نامید. زیرا افلاس وضعیتی است که شخص نه تنها مالی ندارد، بلکه بدهی بیش از حد نیز دارد، یا اینکه ممکن است شخص مالی داشته باشد، اما میزان بدهی او بسیار بیشتر از داراییهای اوست. شخصی که در وضعیت افلاس قرار داشته باشد، در اصطلاح «مفلس» نامیده میشود.
دعوای اعسار نسبت به موضوعات متنوعی قابل طرح است. به همین خاطر، اعسار به انواع مختلفی به شرح زیر قابل تقسیم میباشد:
هر شخصی که اقدام به طرح دعوی مینمایند، موظف به پزداخت هزینه دادرسی است. با این حال، ممکن است شخصی به واسطه عدم دسترسی به اموال خود یا عدم تکافوی داراییهای خود قادر به پرداخت هزینه دادرسی نباشد. این وضعیت در قانون، تحت عنوان اعسار از هزینه دادرسی به رسمیت شناخته شده است و به شخص این امکان داده شده است تا بتواند ضمن طرح دادخواست مربوط به دعوای اصلی یا به صورت جداگانه دعوای اعسار از هزینه دادرسی را مطرح نماید.
ماده 504 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی در خصوص این وضعیت مقرر داشته است که: «معسر از هزینه دادرسی کسی است که به واسطه عدم کفایت دارایی یا عدم دسترسی به مال خود به طور موقت قادر به تأدیه آن نیست».
چنانچه شخصی به موجب حکم دادگاه، اعم از دادگاه حقوقی یا کیفری، محکوم به پرداخت مالی به دیگری شود؛ اما به هر دلیلی از جمله نداشتن یا عدم دسترسی به مال قادر به پرداخت مال نباشد، میتواند به موجب طرح یک دادخواست دعوای اعسار از محکومبه را مطرح نماید.
به دنبال صدور احکامی چون الزام شخص به جبران خسارت، الزام زوج به پرداخت مهریه، الزام زوج به پرداخت نفقه، الزام شخص غاصب به رد مال و غیره، محکومعلیه در صورت ناتوانی از پرداخت مال میتواند دعوای اعسار از محکومبه را مطرح نماید.
ممکن است شخصی که در جریان رسیدگی به یک دعوا، تقاضای ارجاع امر به کارشناسی را مینماید، توانایی پرداخت هزینه کارشناسی را نداشته و از این حیث در وضعیت اعسار قرار داشته باشد. در چنین شرایطی، قانونگذار بجای طرح دعوای اعسار از سوی شخص متقاضی راه حل دیگری پیشبینی کرده است تا افراد بیبضاعت نیز در صورت لزوم بتوانند از خدمات کارشناسی بهرهمند شوند. تبصره 4 ماده 2 تعرفه دستمزد کارشناسان رسمی در این خصوص مقرر داشته است که: «در صورت قادر نبودن متقاضی کارشناسی به پرداخت حقالزحمه به تشخیص مرجع قضایی مربوط، مراتب جهت معرفی کارشناس معاضدتی حسب مورد به کانون یا مرکز اعلام تا معرفی گردد».
بنابراین، برخورداری از خدمات کارشناس معاضدتی موجب میشود تا نیازی به طرح دعوای اعسار از هزینه کارشناسی وجود نداشته باشد.
در برخی موارد ممکن است شخصی که به موجب حکم دادگاه کیفری محکوم به پرداخت جزای نقدی به خزانه دولت میشود، استطاعت مالی برای پرداخت این مبلغ را نداشته باشد. در نتیجه چنین شخصی در وضعیت اعسار از پرداخت جزای نقدی قرار دارد. با این حال، امکان طرح دعوای اعسار در چنین وضعیتی وجود ندارد. چنین شخصی صرفاً میتواند تقاضای تقسیط جزای نقدی را نموده و این مبلغ را در چند قسط در سررسیدهای مقرر پرداخت نماید. برخی از حقوقدانان معتقدند که تقاضای تقسیط جزای نقدی نیازمند تقدیم دادخواست است؛ اما رویه قضایی بر این است که تقاضای تقسیط جزای نقدی بدون نیاز به تقدیم دادخواست مطرح میشود.
نکته: با توجه به نکات بیان شده، دعوای اعسار تنها در موارد اعسار از هزینه دادرسی و اعسار از پرداخت محکومبه قابلیت طرح دارد و در ادامه به بیان شرایط لازم برای طرح این دعاوی خواهیم پرداخت.
همانطور که پیشتر اشاره شد، طرح دعوای اعسار اختصاص به اشخاص حقیقی غیرتاجر دارد. این موضوع در مواد 15 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی و 512 قانون آیین دادرسی مدنی نیز مورد تصریح قرار گرفته است. تجار و اشخاص حقوقی در صورت نداشتن مال یا عدم دسترسی به آن موظف به طرح دادخواست ورشکستگی هستند. در صورت طرح دادخواست اعسار از سوی تجار یا اشخاص حقوقی، دادگاه رسیدگیکننده بدون اخطار به خواهان قرار رد دادخواست را صادر مینماید.
هر شخصی برای ادامه زندگی خود نیاز به اموالی دارد که نمیتوان این اموال را برای پرداخت بدهیههای شخص توقیف نمود. این اموال در اصطلاح مستثنیات دین نامیده میشود. به همین خاطر، ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی معسر را شخصی دانسته است که هیچ مالی جز مستثنیات دین ندارد. طبق ماده 24 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، مستثنیات دین عبارتند از:
الف) منزل مسکونی که عرفاً در شان محکومعلیه در حالت اعسار او باشد.
ب) اثاثیه مورد نیاز زندگی که برای رفع حوائج ضروری محکومعلیه و افراد تحت تکفل وی لازم است.
ج) آذوقه موجود به قدر احتیاج محکومٌعلیه و افراد تحت تکفل وی برای مدتی که عرفاً آذوقه ذخیره میشود.
د) کتب و ابزار علمی و تحقیقاتی برای اهل علم و تحقیق متناسب با شان آنها.
ه) وسایل و ابزار کار کسبه، پیشه وران، کشاورزان و سایر اشخاص که برای امرار معاش ضروری آنها و افراد تحت تکفلشان لازم است.
و) تلفن مورد نیاز مدیون.
ز) مبلغی که در ضمن عقد اجاره به موجر پرداخت میشود، مشروط بر اینکه پرداخت اجاره بها بدون آن موجب عسر و حرج گردد و عین مستاجره مورد نیاز مدیون بوده و بالاتر از شان او نباشد.
شخص معسر برای طرح دعوای اعسار، اعم از اعسار از هزینه دادرسی یا اعسار از پرداخت محکومبه به یکی از دو صورت زیر میتواند اقدام نماید:
شخص مدعی اعسار میتواند بدون نیاز به تقدیم دادخواست جداگانه، ادعای اعسار را ضمن تقدیم دادخواست دعوای اصلی مطرح نماید. در اغلب موارد، مدعی اعسار از هزینه دادرسی درخواست خود را به این روش مطرح مینماید. طرح دعوای اعسار میتواند ضمن هر یک از دادخواستهای بدوی یا تجدیدنظرخواهی انجام شود.
به موجب ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی طرح دعوای اعسار مستلزم اقامه دعواست و برای اقامه هر دعوایی نیاز به تنظیم و تقدیم دادخواست است. در واقع، شخصی که به موجب حکم دادگاه محکوم به پرداخت مال یا وجه مشخصی شده و ناتوان از پرداخت آن است، میتواند با تقدیم یک دادخواست ادعای خود را مطرح نماید تا در دادگاه صالح مورد رسیدگی قرار گیرد.
دادخواست اعسار علاوه بر اینکه بایستی دارای شرایط عام مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی باشد، بایستی دارای برخی شرایط اختصاصی نیز باشد. این شرایط اختصاصی عبارتند از:
مدعی اعسار برای اثبات ادعای خود بایستی نداشتن اموال یا عدم دسترسی به آنها را در دادگاه ثابت نماید. به همین خاطر، ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی انضمام صورت کلیه اموال به دادخواست اعسار را الزامی دانسته است. صورت اموال بایستی متضمن تعداد، مقدار و قیمت اموال، مبلغ وجوه نقدی و بانک نگهدارنده، مشخصات حسابهای بانکی، اموال نزد ثالث، فهرست نقل و انتقالات، مطالبات از ثالث و تغییرات مادی و حقوقی اموال از زمان یک سال قبل از تاریخ طرح دادخواست باشد.
انضمام صورت اموال به دادخواست اعسار یک الزام قانونی است و در صورت عدم انجام آن، دادخواست اعسار بدون رعایت شرایط قانونی تقدیم شده و قابلیت استماع نخواهد داشت.
شهادت شهود به عنوان یکی از مهمترین ادله اثبات دعوای اعسار به شمار میآید. چنانچه مدعی اعسار برای اثبات ادعای خود شهودی را حاضر کرده باشد موظف است شهادتنامه کتبی حداقل دو شاهد را نیز ضمیمه دادخواست خود نماید. شهود بایستی از وضعیت معیشتی شخص مدعی اعسار اطلاع داشته و بتوانند برای شهادت این موضوع در دادگاه حاضر شوند. درج هویت و اقامتگاه شهود در شهادتنامه کتبی الزامی است.
چنانچه شخصی محکوم به پرداخت مال یا وجه مشخصی تحت عنوان محکومبه شده باشد و از پرداخت آن ناتوان باشد، موظف است دادخواست اعسار خود را در مدت زمانی مشخصی طرح نماید. قانونگذار این مدت زمان را محدود به 30 روز از تاریخ ابلاغ اجرائیه دانسته است. البته در صورتی که محکومعلیه مقیم خارج از کشور باشد، به استناد ماده 446 قانون آیین دادرسی مدنی، مهلت اقامه دعوای اعسار برای وی دو ماه از تاریخ اجرائیه خواهد بود. مبدأ محاسبه مهلت اقامه دعوای اعسار، تاریخ ابلاغ آخرین اجرائیه است؛ زیرا ممکن است اجرائیه صادر شده اصلاح یا ابطال شود.
چنانچه محکومعلیه به موجب حکم دادگاه کیفری محکوم به پرداخت مالی تحت عنوان دیه، ضرر و زیان ناشی از جرم، رد مال و غیره شود، اجرائیهای صادر نخواهد شد؛ بلکه برای اجرای محکومیتهای مالی دادگاههای کیفری اخطاریه به شخص محکومعلیه ابلاغ میشود. به همین خاطر، مهلت اقامه دعوای اعسار از محکومبه احکام دادگاههای کیفری، برای اشخاص مقیم ایران 30 روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران دو ماه از تاریخ ابلاغ اخطاریه است.
طرح دعوای اعسار در مهلت زمان مقرر شده موجب میشود تا محکومعلیه بتواند از مجازات حبس مصون بماند. در صورتی که محکومعلیه در مدت زمان مشخص شده اقدام به طرح دعوای اعسار ننماید، محکومله میتواند تقاضای حبس محکومعلیه را از دادگاه نماید.
با وجود آن که عدم طرح دعوای اعسار در مهلت زمانی تعیین شده موجب حبس محکومعلیه میشود؛ اما این بدین معنا نیست که امکان طرح دعوای اعسار در خارج از مهلت زمانی تعیین شده وجود ندارد. بلکه با انقضای مهلت قانونی نیز محکومعلیه میتواند اقدام به طرح دعوای اعسار نماید. با این تفاوت که امکان حبس وی به تقاضای محکومله وجود خواهد داشت، مگر اینکه محکومعلیه معادل محکومبه و هزینههای اجرایی تأمین بسپارد.
مدعی اعسار برای ثبت دادخواست و شروع فرایند رسیدگی به آن موظف است مطابق مراحل زیر دادخواست اعسار را تنظیم کرده و به ثبت برساند:
1 . ثبت نام در سامانه ثنا و دارا بودن پروفایل شخصی در این سامانه لازمه ثبت هر دادخواستی است. چنانچه مدعی اعسار پیشتر در این سامانه ثبت نام نکرده است، موظف است در اولین گام اقدام به ثبت نام در سامانه ثنا نماید.
2 . اعسار وضعیتی استثنایی است و مدعی آن موظف به اثبات وضعیت اعسار خود در دادگاه است. به همین خاطر، این شخص بایستی بتواند دلایل و مدارکی که به اثبات دعوای اعسار کمک میکند را جهت ارائه به دادگاه جمعآوری نماید.
3 . در گام بعدی، مدعی اعسار موظف است دادخواست اعسار را با رعایت شرایط عمومی دادخواست و شرایط اختصاصی دادخواست اعسار که پیشتر بیان شد، تهیه و تنظیم نماید. با توجه به تخصصی بودن فرایند تنظیم دادخواست، توصیه میشود که این مرحله با راهنمایی یک وکیل متخصص یا توسط وکیل انجام شود.
4 . پس از تنظیم دادخواست اعسار، دادخواست مربوطه بایستی در سامانه ثنا به ثبت برسد. مدعی اعسار با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات قضایی الکترونیک میتواند دادخواست خود را در سامانه ثنا به ثبت برساند.
رسیدگی به دعوای اعسار خارج از نوبت انجام میشود؛ زیرا نسبت به وضعیت اعسار محکومعلیه بایستی هرچه سریعتر تعیین تکلیف شود تا حقوق محکومله مورد تضییع قرار نگیرد. در نتیجه، وقت رسیدگی به دادخواست اعسار عرفاً نزدیکتر از سایر اوقات رسیدگی تعیین میشود.
پس از تعیین وقت رسیدگی به دعوای اعسار، جلسه رسیدگی به این دعوا توسط دادگاه صالح برگزار خواهد شد. مدعی اعسار موظف است در این جلسه حاضر شده و توضیحات لازم را تقدیم دادگاه نماید. در صورت وجود شاهد برای اثبات ادعای اعسار، شهود نیز برای ادای شهادت به دادگاه دعوت خواهند شد. در صورت نیاز، دادگاه میتواند استعلامات لازم از مراجع ذیربط در خصوص وضعیت مالی شخص معسر را نیز دریافت نماید.
پس از تشکیل جلسه دادرسی، استماع اظهارات شهود و مدعی اعسار و بررسی دلایل و مدارک موجود توسط دادگاه صالح، قاضی در صورت احراز شرایط لازم اقدام به صدور حکم اعسار مینماید.
زمانی که دادگاه دادخواست اعسار را از شخص مدعی دریافت کرده و فرایند رسیدگی به آن را آغاز مینماید، در صورتی که شرایط اعسار شخص را محرز بداند، اقدام به صدور حکم اعسار خواهد نمود. در واقع، حکم اعسار رأی صادره از جانب دادگاه به معنای پذیرش دادخواست اعسار و موافقت با شرایط عدم استطاعت مالی شخص مدعی است.
با صدور حکم اعسار، شخص معسر از مزایای اعسار که در ادامه بیان میشود بهرهمند خواهد شد.
رسیدگی به دعوای اعسار، اعم از اینکه نسبت به هزینه دادرسی طرح شده باشد یا نسبت به پرداخت محکومبه، در صلاحیت دادگاهی قرار دارد که به دعوای اصلی رسیدگی مینماید. در موارد طرح دعوای اعسار از هزینه دادرسی، عمدتاٌ دعوای اعسار و دعوای اصلی همزمان در دادگاه مورد رسیدگی قرار میگیرند. اما در صورت طرح دعوای اعسار از پرداخت محکومبه، دعوای اعسار پس از صدور حکم محکومیت در همان دادگاه پیشین مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت.
در فرایند رسیدگی به دعوای اعسار از هزینه دادرسی، دادگاه اقدام به صدور قرار و در فرایند رسیدگی به دعوای اعسار از پرداخت محکومبه، دادگاه اقدام به صدور حکم مینماید.
قبول یا رد دادخواست اعسار در دادگاه و صدور حکم از سوی هر یک از محکومعلیه یا محکومله قابل اعتراض است. موارد و شرایط اعتراض به حکم اعسار تابع عمومات قانون آیین دادرسی مدنی در خصوص اعتراض به آرای دادگاههاست. به طور کلی، امکان اعتراض به حکم اعسار از طریق روشهای زیر وجود دارد:
احکام صادره از دادگاههای بدوی برای اشخاص مقیم ایران ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی و برای اشخاص مقیم خارج از ایران ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان میباشند. این روش اعتراض به آراء اختصاص به آراء صادره از دادگاههای بدوی دارد. در نتیجه، اگر دادخواست اعسار در دادگاه بدوی مورد رسیدگی قرار گرفته و دادگاه بدوی حکم اعسار را صادر نموده باشد، امکان تجدیدنظرخواهی نسبت به این حکم وجود خواهد داشت.
آرای صادره از دادگاههای بدوی و تجدیدنظر برای اشخاص مقیم ایران ظرف بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران ظرف دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی دادگاه تجدیدنظر یا انقضای مهلت تجدیدنظرخواهی قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور هستند. در نتیجه، هر یک از محکومله یا محکومعلیه در صورت وجود شرایط لازم میتواند نسبت به حکم اعسار در دیوان عالی کشور تقاضای فرجامخواهی نماید.
اثبات اعسار امر دشواری است. زیرا اعسار وضعیتی استثنایی است و شخص مدعی بایستی بتواند این وضعیت استثنایی را ثابت نماید. ارائه دلایل زیر میتواند در اثبات ادعای اعسار مؤثر واقع شود:
1 . لیست اموال و داراییهای شخص مدعی
2 . مدارک شغلی شخص مدعی از جمله فیش حقوقی، بیمه بیکاری، گواهی اشتغال و غیره
3 . صورت حساب حسابهای بانکی شخص مدعی
4 . شهادت شهودی که از وضعیت اعسار شخص مدعی آگاهی دارند
قبول اعسار و صدور حکم اعسار موجب برخورداری شخص معسر از مزایای اعسار میگردد. این مزایا عبارتند از:
علیرغم آن که قبول دعوای اعسار موجب بهرهمندی شخص معسر از برخی مزایا میگردد، رد این دعوا محدودیتهایی را برای شخص معسر ایجاد خواهد نمود. این موارد عبارتند از:
زمانی که دادگاه اعسار شخص را احراز کرده و حکم اعسار وی را صادر مینماید، بایستی توجه داشت که اعتبار حکم اعسار دارای دامنه مشخصی است و نمیتوان این حکم را به صورت مطلق در همه موارد قابل استفاده دانست. دامنه اعتبار حکم اعسار در سه مورد به ترتیب زیر قابل بررسی است:
چنانچه حکم اعسار شخص، اعم از اعسار از هزینه دادرسی یا اعسار از پرداخت محکومبه، صادر شود، اعتبار این حکم صرفاً اختصاص به دعوایی دارد که به دنبال طرح آن دعوا، دادخواست اعسار مطرح شده است. البته اگر مدعی اعسار دعاوی متعددی بر یک نفر به صورت همزمان اقامه نماید، حکم اعساری که نسبت به یکی از دعاوی صادر شود نسبت به دعاوی دیگر نیز مؤثر خواهد بود.
در غیر این صورت، شخص معسر نمیتواند از اعتبار حکم اعسار در دعاوی دیگر به طرفیت اشخاصی که خوانده دعوی اعسار قرار نگرفتهاند استفاده نماید. در چنین موارد، شخص موظف به طرح یک دادخواست اعسار جدید میباشد.
چنانچه اعسار شخصی در هر یک از مراحل دادرسی، اعم از بدوی، تجدیدنظرخواهی یا فرجامخواهی ثابت شده و حکم اعسار وی صادر گردد، این حکم در دیگر مراحل دادرسی نیز معتبر به شمار میآید؛ مگر اینکه در اثنای دادرسی رفع اعسار شخص ثابت شود.
بنابراین، اگر اعسار شخص از هزینه دادرسی در مرحله بدوی ثابت شده و حکم اعسار وی صادر گردد، این حکم در مراحل تجدیدنظر و فرجامخواهی نیز معتبر قلمداد شده و شخص معسر از پرداخت هزینه دادرسی در دیگر مراحل معاف خواهد بود.
حکم اعسار دارای آثار شخصی است و اعتبار آن منوط به زمان حیات شخص معسر است. در نتیجه، با فوت معسر این حکم بیاعتبار به شمار رفته و ورثه نمیتوانند از اعتبار این حکم استفاده نمایند. چنانچه ورثه نیز در حالت اعسار قرار داشته باشند، بایستی هر یک جداگانه اقدام به طرح دادخواست اعسار و اثبات این موضوع در دادگاه نمایند.
اعسار وضعیتی موقتی است و طبیعی است که پس از مدتی این وضعیت مرتفع گردد. از طرف دیگر، نمیتوان به استناد اعسار محکومعلیه محکومله را از دریافت حق قانونی خویش محروم نمود. به عبارت دیگر، اعسار موجب از بین رفتن دیون اشخاص نخواهد شد.
با این تفاسیر، تمکن مالی شخص موجب رفع اثر از حکم اعسار شده و شخص موظف به پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت محکومبه خواهد شد. علاوه بر این، ماده 511 قانون آیین دادرسی مدنی محکومله واقع شدن مدعی اعسار در دعوای اصلی را اماره خروج فرد از وضعیت اعسار دانسته است. زیرا با دریافت محکومبه شخص تا حدی تمکن مالی به دست خواهد آورد. به همین خاطر، در چنین وضعیتی مدعی اعسار موظف به پرداخت هزینه دادرسی خواهد شد.
مدعی اعسار در طرح دادخواست اعسار و اثبات آن در دادگاه بایستی توجه کافی و لازم را داشته باشد. زیرا قانونگذار در صورت عدم اثبات اعسار در برخی موارد یا سوء استفاده از وضعیت اعسار ضمانت اجراهای کیفری پیشبینی کرده است. ضمانت اجراهای کیفری مربوط به اعسار را میتوان به این ترتیب مورد بررسی قرار داد:
مدعی اعسار از پرداخت محکومبه موظف به اثبات وضعیت اعسار خود در دادگاه میباشد. چنانچه این شخص موفق به اثبات اعسار خود نشود، دادگاه رسیدگیکننده ضمن رد دادخواست اعسار، شخص مدعی را محکوم به پرداخت مخارج رسیدگی به دعوای اعسار معادل دو برابر مخارج معمولی و حقالوکاله وکیل خواهد نمود.
ماده 18 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی در دو مورد استثنایی مجازات حبس را پیشبینی نموده است. اعمال مجازات حبس اختصاص به زمانی دارد که پس از صدور حکم اعسار مشخص شود که مدیون خود را برخلاف واقع معسر قلمداد نموده یا اینکه از وضعیت اعسار خارج شده است اما همچنان خود را معسر قلمداد میکند. در چنین شرایطی به تقاضای محکومله، محکومعلیه تا زمان اجرای حکم یا اثبات حدوث اعسار یا جلب رضایت محکومله حبس خواهد شد.
علاوه بر اینکه ماده 18 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی امکان حبس محکومعلیه در برخی شرایط خاص به تقاضای محکومله را پیشبینی نموده است، ماده 16 این قانون مقرر نموده است که در صورتی که پس از صدور حکم اعسار معلوم شود که شخص برخلاف واقع خود را معسر معرفی کرده یا اینکه به منظور فرار از اجرای حکم از اعلام کامل اموال خود اجتناب نماید، دادگاه ضمن رفع اثر از حکم اعسار، محکومعلیه را به حبس تعزیری درجه هفت (حبس از 91 روز تا 6 ماه) نیز محکوم خواهد نمود. درخواست محکومله شرط اجرای مجازات مقرر در ماده 16 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی نیست.
چنانچه شخص دیگری به محکومعلیه کمک کند تا خود را برخلاف واقع معسر معرفی کرده و بتواند حکم اعسار دریافت نماید، به موجب ماده 17 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی با توجه به میزان بدهی، نوع تقصیر، تعدد و تکرار آن به مدت 6 ماه الی 2 سال به یک یا چند مورد از محرومیتهای زیر محکوم خواهد شد:
1 . ممنوعیت خروج از کشور
2 . ممنوعیت تأسیس شرکت تجارتی
3 . ممنوعیت عضویت در هیأت مدیره شرکتهای تجارتی
4 . ممنوعیت تصدی مدیر عاملی در شرکتهای تجارتی
5 . ممنوعیت دریافت اعتبار و هرگونه تسهیلات به هر عنوان از بانکها و مؤسسات مالی و اعتباری عمومی و دولتی به جز وامهای ضروری
6 . ممنوعیت دریافت دسته چک
طرح دعوای اعسار نیازمند توجه به نکات حقوقی بسیاری است. زیرا این دعوا بایستی در مهلت زمانی مشخص و با رعایت نکات حقوقی مختلفی که در این مقاله بیان شد طرح شود. مدعی اعسار بایستی توجه داشته باشد که در صورت عدم امکان اثبات اعسار ممکن است به مجازاتهای کیفری محکوم شود. به همین خاطر، ضروری است که پیش از طرح دعوای اعسار، شخص مدعی با یک وکیل متخصص مشورت نماید تا با نکات لازم برای طرح این دعوا آشنا شده و با آگاهی کامل اقدام به طرح دعوای اعسار نماید.
همراهی یک وکیل متخصص موجب میشود تا خواهان دعوای اعسار بتواند دلایل کافی برای اثبات ادعای خود جمعآوری کرده و به دادگاه ارائه نماید. از طرف دیگر، حضور یک وکیل متخصص در جلسات رسیدگی به دادخواست اعسار موجب میشود که خواهان بتواند موفق به دریافت حکم اعسار شده و از مزایای دریافت این حکم بهرهمند شود.
برای آشنایی با رویه قضایی مربوط به اعسار میتوانید «نمونه آرای قضایی مربوط به اعسار» را در وب سایت وکیل سوال مشاهده نمایید.
استطاعت یا عدم استطاعت مالی همه افراد یکسان نیست. هر شخصی احتمال دارد تا در بازه زمانی مشخصی استطاعت مالی خود را از دست دهد. عدم استطاعت مالی افراد ممکن است در اثر نداشتن مال یا عدم دسترسی به آن باشد. این وضعیت استثنایی اعسار نامیده شده و شخصی که در این وضعیت قرار دارد، معسر نامیده میشود. چنانچه شخص معسر محکوم به پرداخت مال یا وجه مشخصی شود یا اینکه اقدام به طرح دعوا نموده اما قادر به پردات هزینه دادرسی آن نباشد، میتواند با طرح دعوای اعسار از مزایای قانونی اعسار بهرهمند شود.
در حال حاضر، در نظام حقوقی ما اعسار از هزینه دادرسی و اعسار از پرداخت محکومبه به رسمیت شناخته شدهاند. چنانچه مدعی اعسار بتواند وضعیت اعسار خود را در دادگاه ثابت کرده و موفق به دریافت حکم اعسار شود، به صورت موقتی از پرداخت هزینه دادرسی یا پرداخت محکومبه معاف شده و میتواند از دیگر مزایای صدور حکم اعسار، از جمله تقسیط محکومبه، دریافت مهلت، آزادی از حبس و غیره بهرهمند شود. توضیحات کامل در خصوص اعسار و نحوه طرح دعوای اعسار به تفصیل در این مقاله توضیح داده شده است.
امیدواریم که این مقاله برای شما مفید بوده و اطلاعات کافی در خصوص نحوه طرح درخواست و دریافت حکم اعسار و آثار آن را در اختیار شما قرار داده باشد. در صورتی که با سؤال یا ابهامی در این زمینه مواجه هستید، میتوانید پرسش خود را در قسمت دیدگاهها درج نمایید تا در اسرع وقت به آنها پاسخ داده شود. در صورت نیاز به دریافت مشاوره تخصصی نیز میتوانید از طریق شماره تماس یا فرم ارتباطی با ما در ارتباط باشید.
خانم امالبنین تنکابنی رضایی، وکیل پایه یک دادگستری و مدیر مجموعه وکیل سؤال، با سالها تجربه در زمینه ارائه خدمات حقوقی، شخصاً بر کیفیت خدمات ارائه شده نظارت خواهند داشت.
وکیل سؤال – همراه شما در مسیر عدالت
شخصی که در وضعیت اعسار قرار دارد، در اصطلاح معسر نامیده میشود. طبق ماده 6 قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، شخص معسر به علت نداشتن هیچ مالی جز مستثنیات دین قادر به تأدیه دیون خود نیست.
روند رسیدگی به دادخواست اعسار از نر تشریفات رسیدگی تفاوتی با دیگر دعاوی نداشته و رسیدگی به آن مستلزم تشکیل جلسه رسیدگی، استماع اظهارات خواهان، بررسی مدارک موجود و در نهایت صدور حکم نهایی است. تنها تفاوت رسیدگی به دعوای اعسار با دیگر دعاوی در این است که رسیدگی به دعوای اعسار خارج از نوبت انجام میشود. یعنی اینکه وقت رسیدگی به این دعوا عموماً زودتر از دیگر دعاوی تعیین میشود.
خواهان دعوای اعسار در تنظیم دادخواست این دعوا علاوه بر رعایت شرایط عمومی صحت دادخواست، بایستی صورت کلیه اموال خود و شهادتنامه کتبی حداقل دو شاهد را نیز به دادخواست خود منضم نماید.
خیر. اعسار وضعیتی موقتی است که با کسب اموال توسط معسر یا دسترسی به آنها مرتفع خواهد شد. در نتیجه، محکومله میتواند طلب خود را از اموالی که بعدها از محکومعلیه (معسر) به دست میآید استیفاء نماید.
خیر. طرح دعوای اعسار اختصاص به اشخاص حقیقی غیرتاجر دارد. چنانچه دادخواست اعسار از سوی تجار یا اشخاص حقوقی مطرح شود، دادگاه اقدام به صدور قرار رد دادخواست خواهد نمود.
چنانچه محکومعلیه ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ اجرائیه اقدام به طرح دعوای اعسار نماید، محکومله به هیچ وجهی نمیتواند تقاضای حبس محکومله را نماید. اما اگر طرح دعوای اعسار پس از گذشت این مهلت انجام شود، محکومله میتواند تقاضای حبس محکومعلیه را نماید، مگر اینکه محکومعلیه اقدام به معرفی کفیل یا وثیقهگذار نماید.
خیر. اعتبار حکم اعسار منوط به زمان حیات شخص معسر است و با فوت معسر این حکم اعتبار خود را از دست خواهد داد. در نتیجه، ورثه معسر نمیتوانند به استناد حکم اعسار شخص متوفی از پرداخت هزینه دادرسی یا محکومبه استنکاف نمایند.
نظرات کاربران