روشهای اعتراض به آرای دادگاهها یکی از مهمترین مباحث مربوط به آیین دادرسی است. در مقررات مربوط به آیین دادرسی شیوههای گوناگونی چون واخواهی، تجدید نظرخواهی، فرجامخواهی و غیره برای اعتراض به آرای صادره از محاکم پیشبینی شدهاند. اعتراض نسبت به آرای صادره از محاکم در قالب هر یک از این روشها منوط به این امر است که رأی صادره قطعیت نیافته باشد. با قطعیت یافتن رأی امکان اعتراض نسبت به آن منتفی میگردد. با این حال، اعاده دادرسی به عنوان یک روش استثنایی پیشبینی شده است تا در موارد قطعی شدن رأی بتوان در قالب درخواست اعاده دادرسی نسبت به آن اعتراض نمود. در دعاوی حقوقی با توسل به اعاده دادرسی حقوقی در موارد مشخصی میتوان نسبت به آرای قطعی معترض شد. این موضوع به تفصیل در این گفتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
اعاده دادرسی از دو بخش اعاده و دادرسی تشکیل شده است. در لغت، اعاده به معنای بازگشتن و دادرسی به معنای رسیدگی قضایی است. معنای اصطلاحی اعاده دادرسی نیز به معنای لغوی آن نزدیک است و به معنای رسیدگی قضایی مجدد یک پروندهای است که پیشتر مورد رسیدگی قرار گرفته است. در نتیجه، چنانچه نسبت به پروندهای درخواست اعاده دادرسی شود، علیرغم آن که پیشتر مورد رسیدگی قرار گرفته و حکم قطعی نیز در خصوص آن صادر شده است، اما پرونده مربوطه مورد رسیدگی مجدد قرار خواهد گرفت.
اصولاً آرای قطعی محاکم غیرقابل اعتراض هستند، اما میتوان در موارد مشخصی با درخواست اعاده دادرسی نسبت به آنها معترض شد. به همین خاطر، اعاده دادرسی به عنوان یک روش استثنایی اعتراض به آرای محکام شناخته میشود. این روش هم در خصوص دعاوی حقوقی و هم در خصوص دعاوی کیفری قابلیت استفاده دارد. اما موارد و شرایط اعاده دادرسی حقوقی و اعاده دادرسی کیفری کاملاً متمایز از یکدیگر هستند. موارد و شرایط اعاده دادرسی حقوقی در قانون آیین دادرسی مدنی به تفصیل بیان شده و در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
با وجود آن که قضات دادگاهها معمولاً قضاتی متخصص هستند و تا حد ممکن در فرایند دادرسی مرتکب اشتباهی نمیشوند. اما به هر حال ممکن است که قضات نیز به عنوان یک انسان دچار اشتباهاتی شوند. اشتباهات قضات در صدور رأی ممکن است اشتباه حکمی (اشتباه قاضی در تعیین و تطبیق موضوع با مواد قانونی) یا موضوعی (اشتباه قاضی در شناخت موضوع) باشد. برای پیشگیری از بروز چنین اشتباهاتی اعاده دادرسی حقوقی به عنوان روشی پیشبینی شده است تا در صورت اشتباه قاضی در صدور حکم بتوان با رسیدگی مجدد به پرونده اشتباه پیش آمده را برطرف نمود.
علاوه بر این، اشخاص محکوم در فرایند دادرسی نیز حقوقی دارند که در راستای حمایت از حقوق آنها ضروری است که اعاده دادرسی حقوقی به عنوان روشی استثنایی برای اهتراض به آرای دادگاهها پیشبینی شود تا هیچ کس بدون دلیل موجه محکوم نشود.
ماده 432 قانون آیین دادرسی مدنی اعاده دادرسی حقوقی را به دو قسم متفاوت به شرح زیر تقسیم نموده است:
1 . اعاده دادرسی اصلی: چنانچه شخصی درخواست اعاده دادرسی حقوقی را به صورت مستقل و مستقیم تقدیم نماید، درخواست وی اعاده دادرسی اصلی به شمار میآید. شخص متقاضی پس از صدور حکم قطعی با استناد به یکی از جهات اعاده دادرسی میتواند درخواست اعاده دادرسی اصلی را تقدیم دادگاه نماید.
2 . اعاده دادرسی طاری: گاه ممکن است در جریان رسیدگی به یک دعوا، حکم قطعی صادره از یکی دیگر از محاکم به عنوان دلیل مطرح شود. شخصی که این حکم علیه وی ابراز شده میتواند نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی نماید. این نوع از اعاده دادرسی، اعاده دادرسی طاری نامیده میشود.
قانونگذار جهات اعاده دادرسی حقوقی را به صورت حصری در قانون آیین دادرسی برشمرده و در ادامه نیز به بررسی آنها خواهیم پرداخت. اما پیش از بررسی جهات اعاده دادرسی حقوقی توجه به این نکته ضروری است که طرح درخواست اعاده دادرسی حقوقی نسبت به آرایی امکانپذیر است که دارای دو وصف اساسی به ترتیب زیر باشند:
1 . رأی در قالب حکم صادره شده باشد: آرای صادره از دادگاهها به دو دسته حکم و قرار تقسیم میشوند. اگر رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوا و قاطع آن به صورت جزئی یا کلی باشد، حکم و در غیر این صورت، قرار محسوب نمیشود. طرح درخواست اعاده دادرسی حقوقی تنها نسبت به احکام انکانپذیر بوده و قرارها فاقد این ویژگی هستند.
2 . حکم صادره قطعیت یافته باشد: درخواست اعاده دادرسی حقوقی نسبت به هر حکمی قابل طرح نیست؛ بلکه این درخواست تنها نسبت به احکامی قابل طرح است که قطعیت یافته باشند. احکام دادگاهها یا به صورت قطعی صادر شده و یا اینکه با انقضای مهلت یا پس از واخواهی، تجدید نظرخواهی یا فرجامخواهی قطعیت مییابند. در هر صورت، اعاده دادرسی نسبت به احکام غیرقطعی ممکن نیست و حکم صادره بایستی قطعی باشد.
با توجه به اینکه اعاده دادرسی حقوقی یک روش استثنایی برای اعتراض به آرای قطعی صادره از محاکم دادگستری است، ضروری است که جهات اعاده دادرسی حقوقی به صورت حصری برشمرده شوند. ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی در همین راستا جهات اعاده دادرسی حقوقی را در هفت مورد به شرح زیر برشمرده است:
قضات دادگاهها در فرایند دادرسی موظف هستند که احکام را در ارتباط با موضوع مورد ادعای خواهان صادر نمایند. چنانچه حکم صادره از جانب دادگاه در خصوص موضوعی غیر از موضوع خواسته خواهان باشد، محکومعلیه میتواند علیرغم قطعی شدن حکم در قالب طرح درخواست اعاده دادرسی تقاضای رسیدگی مجدد و تغییر حکم را نماید. برای مثال، فرض کنید که شخص «الف» به استناد عدم حضور فروشنده در دفتر اسناد رسمی برای انتقال سند خودرو به طرفیت شخص «ب» دادخواستی به خواسته فسخ قرارداد خرید و فروش اتوموبیل تقدیم دادگاه مینماید، اما دادگاه پس از انجام بررسی حکم به الزام شخص خریدار به انتقال سند رسمی صادر مینماید. حکم صادره مورد ادعای خواهان نبوده و متفاوت از خواسته دعواست. به همین خاطر، شخص ذینفع میتواند به استناد بند نخست از ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی تقاضای اعاده دادرسی نماید.
صدور حکم به میزان بیشتر از خواسته به این معناست که دادگاه در رأی خود مبلغ یا موضوعی فراتر از آنچه خواهان در دادخواست مطالبه کرده، تعیین کند. این وضعیت یکی از جهات اعاده دادرسی محسوب میشود. برای مثال، فرض کنید شخص «الف» در دادخواستی از شخص «ب» مبلغ ۵۰ میلیون تومان طلب میکند. دادگاه پس از رسیدگی، به اشتباه حکم به پرداخت ۷۰ میلیون تومان صادر میکند. در این حالت، حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شده است و شخص «ب» میتواند درخواست اعاده دادرسی نماید.
در طرح درخواست اعاده دادرسی به استناد صدور حکم به میزان بیشتر از خواسته توجه به نکات زیر الزامی است:
• تطابق حکم با خواسته: دادگاه موظف است دقیقا مطابق با خواسته مندرج در دادخواست رأی صادر کند و از تعیین مبلغ یا موضوعی بیشتر خودداری نماید.
• اعتراض به حکم: در صورتی که حکم به میزان بیشتر از خواسته صادر شود، محکومعلیه میتواند با استناد به این موضوع، درخواست اعاده دادرسی کند.
با توجه به این نکات، در صورت مواجهه با حکمی که میزان آن بیشتر از خواسته است، میتوانید از طریق اعاده دادرسی نسبت به اصلاح آن اقدام نمایید.
وجود تضاد در مفاد یک حکم به معنای تناقض یا ناسازگاری در بخشهای مختلف یک رأی دادگاه است، بهگونهای که اجرای آن را دشوار یا غیرممکن میسازد. این تضاد ممکن است ناشی از استناد دادگاه به اصول یا مواد قانونی متضاد باشد. برای مثال، تصور کنید دادگاهی در حکمی اعلام میکند که شرط ضمن عقدی نامشروع است و در عین حال، با استناد به ماده ۲۳۷ قانون مدنی، خوانده را ملزم به انجام همان شرط میکند. در اینجا، حکم دادگاه دچار تضاد است؛ زیرا از یک سو شرط را نامشروع میداند و از سوی دیگر، اجرای آن را الزامی میکند.
در صورت مواجهه با چنین تضادی در حکم، میتوانید با استناد به بند مذکور، درخواست اعاده دادرسی نمایید تا دادگاه مجدداً به موضوع رسیدگی کرده و تضاد موجود را برطرف کند.
یکی دیگر از جهات اعاده دادرسی که توسط قانونگذار پیشبینی شده است، مواردی است که حکم قطعی صادره در تضاد با حکم دیگری در خصوص همان دعوا و اصحاب آن باشد. به منظور درخواست اعاده دادرسی به استناد این بند وجود چند شرط بدین شرح ضروری است:
1 . بایستی دو حکم متضاد از دادگاه صادر شده باشد و وجود تضاد بین احکام و قرارهای صادره از جانب دادگاه موجب اعاده دادرسی محسوب نخواهد شد.
2 . احکام متضاد صادره از دادگاه بایستی قطعی بوده یا قطعیت یافته باشند.
3 . وجود تضاد بین احکام ضروری است. در این خصوص تفاوتی بین تضاد جزئی و کلی وجود ندارد.
4 . دعاوی متضاد بایستی دارای موضوع، اصحاب و سبب مشترک باشند.
5 . احکام متضاد بایستی از دادگاه واحدی صادر شده باشند.
در فرآیند دادرسی، حیله و تقلب به اقداماتی اطلاق میشود که یکی از طرفین دعوا با نیت فریب دادگاه یا طرف مقابل، اطلاعات نادرست یا اسناد جعلی ارائه میدهد تا نتیجه دادرسی را به نفع خود تغییر دهد. این اقدامات میتوانند شامل ارائه شهادت دروغ، پنهانسازی حقایق، یا دستکاری در اسناد باشند. برای مثال، فرض کنید در یک پرونده حقوقی، شخص «الف» با ارائه یک سند جعلی، ادعا میکند که مبلغی را به شخص «ب» قرض داده است و اکنون خواهان بازپرداخت آن است. دادگاه بر اساس این سند، حکم به نفع شخص «الف» صادر میکند. پس از صدور حکم، شخص «ب» متوجه میشود که سند مذکور جعلی است و شخص «الف» با تقلب و فریب، دادگاه را گمراه کرده است. در این حالت، شخص «ب» میتواند با اثبات جعلی بودن سند و نشان دادن حیله و تقلب شخص «الف»، درخواست اعاده دادرسی کند.
در خصوص اعاده دادرسی به استناد حیله و تقلب توجه به نکات زیر الزامی است:
• اثبات حیله و تقلب: برای درخواست اعاده دادرسی به دلیل حیله و تقلب، باید این موضوع در دادگاه صالح اثبات شود و حکم قطعی در این باره صادر گردد. بهعبارتدیگر، صرف ادعا کافی نیست و نیاز به دلایل و مستندات معتبر است.
• مهلت درخواست اعاده دادرسی: بر اساس ماده ۴۲۹ قانون آیین دادرسی مدنی، در صورتی که جهت اعاده دادرسی، جعلی بودن اسناد یا حیله و تقلب طرف مقابل باشد، ابتدای مهلت اعاده دادرسی از تاریخ ابلاغ حکم نهایی مربوط به اثبات جعل یا حیله و تقلب محاسبه میشود.
• تأثیر حیله و تقلب بر حکم: حیله و تقلب باید به گونهای باشد که در صدور حکم دادگاه مؤثر بوده باشد؛ یعنی اگر این حیله و تقلب نبود، ممکن بود حکم به شکل دیگری صادر شود.
با توجه به پیچیدگیهای مرتبط با اثبات حیله و تقلب در دادرسی، مشاوره با وکیل متخصص میتواند در جمعآوری مستندات و ارائه دلایل مؤثر به دادگاه کمک شایانی نماید.
اثبات جعلی بودن اسناد مستند حکم به این معناست که پس از صدور حکم قطعی دادگاه، مشخص شود اسنادی که دادگاه بر اساس آنها رأی داده، جعلی بودهاند. در چنین شرایطی، میتوان درخواست اعاده دادرسی نمود. برای مثال، فرض کنید در یک پرونده حقوقی، دادگاه بر اساس یک سند مالکیت، حکم به نفع یکی از طرفین صادر کرده است. پس از صدور حکم، طرف مقابل متوجه میشود که این سند جعلی است و با ارائه دلایل و مدارک معتبر، جعلی بودن آن را در مرجع صالح اثبات میکند. در این حالت، میتواند با استناد به اثبات جعلی بودن سند، درخواست اعاده دادرسی نماید.
در این خصوص توجه به نکات زیر الزامی است:
کشف اسناد و مدارک جدید پس از صدور حکم به معنای دستیابی به اطلاعات، اسناد یا مدارکی است که در زمان دادرسی اولیه در دسترس نبوده یا از وجود آنها آگاهی نداشتهاید، اما پس از صدور حکم قطعی، این اسناد به دست میآیند و میتوانند نشاندهنده حقانیت شما در پرونده باشند. برای مثال، فرض کنید در یک دعوای ملکی، دادگاه به نفع طرف مقابل شما حکم صادر کرده است. در جریان دادرسی، شما از وجود یک سند رسمی که مالکیت شما را بر ملک اثبات میکند، بیاطلاع بودهاید. پس از صدور حکم قطعی، این سند را در بایگانیهای قدیمی پیدا میکنید. در این حالت، این سند جدید میتواند مبنای درخواست اعاده دادرسی قرار گیرد، زیرا نشاندهنده حقانیت شماست و در زمان دادرسی اولیه در دسترس نبوده است.
1 . جدید بودن اسناد: اسناد باید پس از صدور حکم به دست آمده باشند و در زمان دادرسی اولیه در دسترس نبوده یا از وجود آنها آگاهی نداشتهاید.
2 . اثبات مکتوم بودن اسناد در زمان دادرسی: باید ثابت کنید که این اسناد در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار شما نبوده است.
3 . تأثیرگذاری اسناد بر حکم: اسناد جدید باید به گونهای باشند که اگر در دادرسی اولیه ارائه میشدند، میتوانستند نتیجه حکم را به نفع شما تغییر دهند
برای درخواست اعاده دادرسی بر اساس کشف اسناد جدید، باید دادخواستی تنظیم کرده و به دادگاه صادرکننده حکم قطعی تقدیم کنید. در این دادخواست، باید اسناد جدید را ضمیمه کرده و توضیح دهید که چگونه این اسناد میتوانند بر نتیجه پرونده تأثیر بگذارند.
با ارائه این اسناد و توضیحات، دادگاه بررسی میکند که آیا شرایط اعاده دادرسی فراهم است یا خیر. در صورت پذیرش، دادرسی مجدداً انجام میشود و ممکن است حکم قبلی نقض یا تأیید شود.
اعاده دادرسی حقوقی نیز مانند دیگر روشهای اعتراض یه آرای دادگاهها از جانب محکومعلیه و بر علیه محکومله درخواست میشود. البته اگر محکومعلیه محجور بوده و دارای ولی یا قیم باشد، درخواست اعاده دادرسی از جانب ولی یا قیم محکومعلیه نیز قابل طرح است. وکیل محکومعلیه نیز به نمایندگی از وی حق طرح این درخواست را دارد. همچنین، در صورت فوت محکومعلیه ورثه او قائم مقام وی محسوب شده و میتوانند نسبت به حکم قطعی صادره درخواست اعاده دادرسی نمایند.
قانونگذار مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی حقوقی را در موارد اعاده دادرسی اصلی و طاری به ترتیب زیر تعیین نموده است:
طرح درخواست اعاده دادرسی حقوقی محدود به مدت زمانی مشخصی شده است. طرح این درخواست در خارج از این مهلت پذیرفته نخواهد شد. مهلت درخواست اعاده دادرسی حقوقی برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران دو ماه است.
مبدأ محاسبه این مهلت در خصوص آرای قطعی از تاریخ ابلاغ و در خصوص آرای غیابی از تاریخ انقضای مهلت واخواهی و درخواست تجدید نظر محاسبه میشود.
مهلت طرح درخواست اعاده دادرسی حقوقی به صورت ثابت بیست روز برای اشخاص مقیم ایران و دو ماه برای اشخاص مقیم خارج از ایران است؛ اما در محاسبه مبدأ این مهلت زمانی توجه به چند نکته به شرح زیر با توجه به جهت اعاده دادرسی ضروری است.
1 . اگر درخواست اعاده دادرسی حقوقی به جهت مغایرت دو حکم مطرح شده باشد، مهلت اعاده دادرسی از تاریخ آخرین ابلاغ هر یک از احکام محاسبه خواهد شد.
2 . اگر درخواست اعاده دادرسی حقوقی به جهت جعلی بودن اسناد یا حیله و تقلب طرف مقابل مطرح شده باشد، مهلت اعاده دادرسی از تاریخ ابلاغ حکم نهایی مربوط به اثبات جعل یا حیله و تقلب محاسبه خواهد شد.
3 . در مواردی که درخواست اعاده دادرسی حقوقی به جهت مکتوم بودن برخی اسناد و مدارک مطرح میشود، مهلت اعاده دادرسی حقوقی از تاریخ وصول اسناد و مدارک یا تاریخ اطلاع از وجود آنها محاسبه خواهد شد.
4 . چنانچه درخواستکننده اعاده دادرسی حقوقی به علت وجود یکی از عذرهای موجه مندرج در ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی نتواند در مهلت مقرر درخواست خود را مطرح نماید، با اثبات وجود عذر میتواند درخواست خود را در خارج از این مهلت مطرح نماید (معاذیر موجه مندرج در ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی عبارتند از مرض مانع حرکت، فوت یکی از والدین، همسر یا اولاد، بروز حوادث قهریه مثل سیل و زلزله و آتشسوزی و توقیف یا حبس بودن).
در خصوص اعاده دادرسی حقوقی میتوان سه اثر کلی بیان نمود:
چنانچه درخواست اعاده دادرسی حقوقی توسط دادگاه پذیرفته شود، اجرای حکم قطعی صادره به درخواست محکومعلیه متوقف خواهد شد. توقف یا تعلیق در اجرای حکم در اصطلاح اثر تعلیقی نامیده میشود.
با قبول درخواست اعاده دادرسی حقوقی، پروندهای که نسبت به آن حکم قطعی صادر شده است مورد رسیدگی مجدد قرار خواهد گرفت. در فرایند رسیدگی مجدد به پرونده طرفین میتوانند ادعاها و ادله جدیدی مطرح نمایند. این ویژگی خاص اعاده دادرسی اثر انتقالی نامیده میشود.
منظور از اثر نسبی اعاده دادرسی این است که رأی صادره در مقام اعاده دادرسی فقط برای طرفین دعوای اعاده دادرسی قابل استفاده است و از آن به عنوان پایه و اساس در دعاوی دیگر استفاده نمیشود، مگر اینکه رأی مورد نظر غیر قابل تجزیه و تفکیک باشد و به عنوان یک موضوع یکپارچه باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
شخص ذینفعی که خواستار اعاده دادرسی نسبت به حکم قطعی صادره در خصوص یک دعوای حقوقی است، بایستی درخواست اعاده دادرسی خود را به ترتیب زیر مطرح نماید:
1 . طرح درخواست اعاده دادرسی حقوقی مستلزم تقدیم یک دادخواست است. به همین خاطر شخص متقاضی موظف است اقدام به تهیه و تنظیم یک دادخواست نماید. بایستی توجه داشت که درج جهت اعاده دادرسی در دادخواست ضروری بوده و هر سند یا مدرکی که دال بر ذیحقی شخص متقاضی است بایستی به آن ضمیمه شود. به همین خاطر، بهتر است فرایند تهیه و تنظیم دادخواست توسط یک وکیل متخصص یا با راهنمایی وی انجام شود.
2 . پس از تنظیم دادخواست، بایستی آن را در سامانه ثنا به ثبت رساند. اشخاص حقیقی میتوانند با مراجعه به یکی از دفاتر خدمات قضایی الکترونیک دادخواست خود را در سامانه ثنا به ثبت برسانند. البته وکلای دادگستری میتوانند دادخواست اعاده دادرسی را از طریق سامانه خودکاربری وکلا در سامانه ثنا به ثبت برسانند.
3 . ثبت دادخواست اعاده دادرسی حقوقی در سامانه ثنا مستلزم پرداخت هزینه دادرسی مطابق تعرفه مشخص سالانه است.
برای ارائه دادخواست اعاده دادرسی مدنی، متقاضی باید مدارک و اطلاعات زیر را تهیه و به دادگاه ارائه دهد:
1 . دادخواست تکمیلشده اعاده دادرسی: این دادخواست باید شامل اطلاعات زیر باشد:
• نام، نام خانوادگی، محل اقامت و سایر مشخصات درخواستکننده و طرف مقابل.
• مشخصات حکمی که درخواست اعاده دادرسی برای آن ارائه میشود.
• نام دادگاه صادرکننده حکم.
• ذکر جهتی که موجب درخواست اعاده دادرسی شده است.
2 . مدارک هویتی متقاضی: تصاویر شناسنامه و کارت ملی.
3 . تصویر دادنامه مورد اعتراض: کپی برابر اصل دادنامه یا رأی قطعی که درخواست اعاده دادرسی برای آن ارائه میشود.
4 . وکالتنامه وکیل (در صورت داشتن وکیل): اگر درخواست توسط وکیل ارائه میشود، ارائه وکالتنامه معتبر الزامی است.
5 . مدارک و مستندات مرتبط با جهت اعاده دادرسی: اسناد و مدارکی که نشاندهنده وجود یکی از جهات قانونی اعاده دادرسی باشد، مانند اسناد جدید کشفشده، مدارک اثبات جعلی بودن اسناد مستند حکم، یا دلایل حیله و تقلب طرف مقابل.
6 . رسید پرداخت هزینه دادرسی: پرداخت هزینههای قانونی مربوط به اعاده دادرسی و ارائه رسید آن.
توجه داشته باشید که دادخواست اعاده دادرسی باید به دادگاهی تقدیم شود که حکم قطعی را صادر کرده است. همچنین، رعایت مهلتهای قانونی برای ارائه دادخواست الزامی است؛ برای افراد مقیم ایران ۲۰ روز و برای افراد مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی حضوری قطعی یا انقضای مهلت واخواهی و تجدیدنظر نسبت به آرای غیابی.
با تهیه و ارائه مدارک فوق، میتوانید دادخواست اعاده دادرسی خود را بهصورت کامل و مطابق با مقررات قانونی به دادگاه مربوطه تقدیم کنید.
زمانی که درخواست اعاده دادرسی حقوقی در سامانه ثنا به ثبت میرسد، دادخواست به دادگاه صالح ارجاع شده و فرایند رسیدگی به آن آغاز میشود. پس از دریافت دادخواست اعاده دادرسی توسط دادگاه صالح ممکن است یکی از حالتهای زیر به وجود آید:
چنانچه دادگاه دادخواست اعاده دادرسی حقوقی را موجه نداند اقدام به رد این دادخواست مینماید. با رد دادخواست پرونده مختومه اعلام شده و امکان اعتراض نسبت به تصمیم دادگاه در رد دادخواست وجود ندارد.
در مقابل، ممکن است دادگاه درخواست اعاده دادرسی را پذیرفته و فرایند رسیدگی مجدد به پرونده را آغاز نماید. با پذیرش دادخواست اعاده دادرسی حقوقی، پرونده از حالت مختومه خارج شده و رسیدگی مجدد به آن آغاز خواهد شد. در فرایند رسیدگی مجدد، طرفین مجدداً دعوت شده و دادگاه با تشکیل جلسه فرایند رسیدگی مجدد به پرونده را آغاز کرده و پس از بررسیهای مجدد اقدام به صدور حکم مقتضی مینماید.
قبول دادخواست اعاده دادرسی حقوقی توسط دادگاه و رسیدگی مجدد به آن، پیامدهای زیر را به دنبال دارد:
1 . ابطال حکم اولیه: نخستین اثر پذیرش دادخواست اعاده دادرسی حقوقی ابطال حکم قطعی اولیه است. با توجه به اینکه اعاده دادرسی عبارت از رسیدگی مجدد به یک پرونده است، حکم قطعیای که پیشتر صادر شده بود ابطال میگردد.
2 . رسیدگی مجدد به پرونده: با ابطال حکم اولیه فرایند رسیدگی مجدد به پرونده در دادگاه صالح آغاز خواهد شد.
3 . صدور حکم جدید: پس از پایان فرایند رسیدگی مجدد حکم جدیدی نسبت به همان پرونده صادر میگردد که ممکن است متفاوت از حکم اولیه باشد.
4 . تغییر وضعیت حقوقی طرفین: در صورتی که حکم صادره جدید متفاوت از حکم اولیه باشد، وضعیت حقوقی طرفین نیز تغییر مییابد. در این راستا ممکن است شخصی که پیشتر حکم محکومیت وی صادر شده بود، حکم برائت وی صادر گردد.
اعاده دادرسی یکی از طرق فوقالعاده اعتراض به احکام قطعی دادگاههاست که تنها در شرایط خاصی امکانپذیر است. بر اساس ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، جهات اعاده دادرسی بهطور مشخص تعیین شدهاند. با ابن حال در موارد زیر امکان اعاده دادرسی به صورت کلی منتفی است:
1 . عدم وجود جهات قانونی اعاده دادرسی: اگر هیچیک از جهات هفتگانه مذکور در ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی، مانند جعل اسناد، حیله و تقلب، یا کشف اسناد جدید، در پرونده موجود نباشد، درخواست اعاده دادرسی پذیرفته نخواهد شد.
2 . قرارهای صادره از دادگاهها: اعاده دادرسی صرفاً نسبت به احکام قطعی امکانپذیر است و شامل قرارهای صادره از دادگاهها نمیشود. بهعبارتدیگر، قرارهای قاطع دعوا یا اعدادی قابل اعاده دادرسی نیستند.
3 . عدم رعایت مهلتهای قانونی: مهلت درخواست اعاده دادرسی برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه است. چنانچه درخواست خارج از این مهلتها ارائه شود و عذر موجهی نیز وجود نداشته باشد، امکان اعاده دادرسی وجود ندارد.
4 . آرای غیرقطعی: اعاده دادرسی تنها نسبت به احکام قطعی دادگاهها قابل اعمال است. بنابراین، نسبت به آرایی که هنوز قطعیت نیافتهاند، نمیتوان درخواست اعاده دادرسی داد.
5 . عدم ارائه دادخواست مطابق مقررات: درخواست اعاده دادرسی باید بهصورت دادخواست و با رعایت شرایط قانونی تقدیم شود. در غیر این صورت، مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت.
با توجه به محدودیتهای فوق، ضروری است پیش از ارائه درخواست اعاده دادرسی، از وجود جهات قانونی و رعایت شرایط مقرر اطمینان حاصل شود تا از رد درخواست جلوگیری گردد.
پس از رد دادخواست اعاده دادرسی، امکان ارائه مجدد آن تنها در صورتی وجود دارد که جهت یا دلیل جدیدی برای اعاده دادرسی کشف شود که در دادخواست قبلی مطرح نشده باشد. بهعبارتدیگر، نمیتوان با استناد به همان دلایل و جهات پیشین، دوباره درخواست اعاده دادرسی داد. بنابراین، ارائه دلایل جدید و رعایت مهلتهای قانونی شرط درخواست مجدد اعاده دادرسی است.
اعاده دادرسی به عنوان یک روش اعتراض به آرای دادگاهها هم در خصوص دعاوی حقوقی و هم در خصوص دعاوی کیفری پیشبینی شده است. احکام و شرایط مربوط به اعاده دادرسی در دعاوی حقوقی در قانون آیین دادرسی مدنی و احکام و شرایط مربوط به اعاده دادرسی کیفری در قانون آیین دادرسی کیفری بیان شده و کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند. تفاوتهای آنها را میتوان به شرح زیر برشمرد:
1 . طرح درخواست اعاده دادرسی حقوقی محدود به مدت زمانی تعیین شده در ماده 427 قانون آیین دادرسی مدنی است (برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و اشخاص مقیم خارج از ایران دو ماه)، اما طرح درخواست اعاده دادرسی کیفری محدود به مهلت زمانی مشخصی نشده است.
2 . مرجع رسیدگی به درخواست اعاده دادرسی حقوقی دادگاه صادرکننده رأی قطعی است، اما درخواست اعاده دادرسی کیفری بایستی به دیوان عالی کشور تقدیم شود تا دیوان عالی کشور پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه همعرض دادگاه صادرکننده رأی قطعی ارجاع نماید.
3 . درخواست اعاده دادرسی حقوقی صرفاً از جانب محکومعلیه یا نماینده قانونی وی امکانپذیر است؛ اما درخواست اعاده دادرسی کیفری علاوه بر محکومعلیه و نمایندگان قانونی وی از جانب دادستان کل کشور و دادستان مجری حکم نیز قابل طرح است. همچنین، در ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری تجویز اعاده دادرسی کیفری از سوی رئیس قوه قضائیه تحت عنوان اعاده دادرسی کیفری خاص پیشبینی شده است که این موضوع در خصوص اعاده دادرسی حقوقی موضوعیت ندارد.
4 . جهات اعاده دادرسی حقوقی و کیفری کاملاً متمایز از یکدیگر هستند. جهات اعاده دادرسی حقوقی در ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی و جهات اعاده دادرسی کیفری در ماده 474 قانون آیین دادرسی کیفری به تفصیل برشمرده شدهاند.
مشخصات خواهان:
مشخصات خوانده:
اطلاعات وکیل (در صورت وجود):
موضوع خواسته: درخواست اعاده دادرسی نسبت به حکم قطعی شماره ………… صادره از شعبه ….. دادگاه تجدید نظر استان ………
دلایل و مدارک: رونوشت حکم قطعی شماره ……..، نسخه اصلی و رونوشت حکم صادره از دادگاه …… مبنی بر اثبات جعلی بودن اسناد استنادی و …
شرح دادخواست:
ریاست محترم شعبه …… دادگاه تجدید نظر استان ………
با سلام و احترام
به استحضار میرساند که اینجانبان …………. ورثه مرحوم ……… تقاضای اعاده دادرسی نسبت به حکم قطعی شماره ………….. صادره از دادگاه تجدید نظر …….. را با توجه به ادله ذیل داریم:
آقا / خانم ……… در تاریخ ……….. دعوای تنفیذ وصیتنامه مرحوم …….. را تقدیم دادگاه عمومی حقوقی ……. نمود. نامبرده به موجب این وصیتنامه مدعی شد که مرحوم ……… یک سوم از اموال خود را به نفع ایشان وصیت نموده است. خواسته ایشان در دو مرحله بدوی و تجدید نظر مورد رسیدگی قرار گرفته و در نهایت دادگاه تجدیدنظر …….. با تأیید رأی دادگاه بدوی حکم به تنفیذ وصیتنامه و انتقال یک سوم از اموال مرحوم …….. به آقا / خانم …….. داد. این در حالی است که ورثه مرحوم ……. نسبت به جعلی بودن وصیتنامه در دادگاه کیفری ….. شکایت کرده و این دادگاه به موجب رأی شماره ……….. حکم به جعلی بودن وصیتنامه صادر نموده است. فلذا با توجه به جعلی بودن وصیتنامه و به استناد بند 6 ماده 426 آیین دادرسی مدنی تقاضای اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد به پرونده شماره کلاسه ……… را داریم.
با تشکر و احترام
نام و نام خانوادگی خواهانها
امضاء
تاریخ
درخواست اعاده دادرسی حقوقی و قبول این درخواست میتواند نتیجه یک دادرسی را به صورت کلی تغییر دهد. به این صورت که ممکن است حکم محکومیت محکومعلیه رفع شود. به همین خاطر ضروری است تا محکومعلیه دادگاهها حتی پس از صدور حکم قطعی با یک وکیل متخصص مشورت نموده تا در صورت امکان بتوانند درخواست اعاده دادرسی حقوقی را تقدیم دادگاه نموده و نتیجه دادرسی را تغییر دهند.
یک وکیل متخصص میتواند دادخواست اعاده دادرسی را به صورت اصولی تنظیم کرده تا مورد قبول دادگاه قرار گیرد. از طرف دیگر، وکیل متخصص با حضور در جلسات رسیدگی مجدد و ارائه دفاعیات مناسب میتواند موجب تغییر در حکم صادره توسط دادگاه شود.
علیالاصول امکان اعتراض نسبت به آرای قطعی صادره از دادگاهها وجود ندارد، اما اعاده دادرسی به عنوان یک روش استثنایی پیشبینی شده است تا در موارد خاصی بتوان نسبت به احکام قطعی دادگاهها اعتراض نمود. به این منظور، ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی جهات اعاده دادرسی را به صورت کامل احصاء نموده است. در صورت وجود هر یک از جهات اعاده دادرسی حقوقی، محکومعلیه یا نماینده وی میتواند این درخواست را در مهلت زمانی تعیین شده (برای اشخاص مقیم ایران ظرف بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از ایران ظرف دو ماه از تاریخ صدور حکم قطعی یا قطعیت یافتن حکم) تقدیم دادگاه صادرکننده حکم قطعی نماید. دادگاه صادرکننده حکم با قبول این درخواست حکم اولیه را ابطال نموده و فرایند رسیدگی مجدد به پرونده را آغاز مینماید. با تکمیل فرایند رسیدگی، دادگاه اقدام به صدور حکم مقتضی مینماید.
امیدواریم که این مقاله برای شما مفید بوده و اطلاعات کافی در زمینه اعاده دادرسی حقوقی را در اختیار شما قرار داده باشد. در صورتی که با سؤال یا ابهامی در این زمینه مواجه هستید، میتوانید پرسش خود را در قسمت دیدگاهها درج نمایید تا در اسرع وقت به آنها پاسخ داده شود. در صورت نیاز به دریافت مشاوره تخصصی نیز میتوانید از طریق شماره تماس یا فرم ارتباطی با ما در ارتباط باشید.
خانم امالبنین تنکابنی رضایی، وکیل پایه یک دادگستری و مدیر مجموعه وکیل سؤال، با سالها تجربه در زمینه ارائه خدمات حقوقی، شخصاً بر کیفیت خدمات ارائه شده نظارت خواهند داشت.
وکیل سؤال – همراه شما در مسیر عدالت
محکومعلیه یا نماینده قانونی وی زمانی میتواند نسبت به یک رأی درخواست اعاده دادرسی نماید که این رأی در قالب حکم صادر شده و این حکم قطعی بوده یا قطعیت یافته باشد. علاوه بر این، وجود یکی از جهات اعاده دادرسی وفق ماده 426 قانون آیین دادرسی مدنی نیز الزامی است.
شخص خواستار اعاده دادرسی حقوقی موظف است در صورت اقامت در ایران درخواست خود را ظرف بیست روز و در صورت اقامت در خارج از ایران ظرف دو ماه از تاریخ صدور حکم قطعی یا قطعیت یافتن حکم تقدیم دادگاه صادرکننده حکم قطعی نماید.
زمانی که حکم قطعی صادر شده یا حکم صادره قطعیت مییابد امکان اعتراض نسبت به این حکم با توسل به دیگر روشهای اعتراض به رأی مثل واخواهی، تجدید نظرخواهی و فرجامخواهی وجود ندارد. در چنین شرایطی اعاده دادرسی تنها روش ممکن برای اعتراض به احکام قطعی دادگاههاست و همین ویژگی تفاوت اساسی اعاده دادرسی با دیگر روشهای اعتراض به آرای دادگاههاست.
برای طرح درخواست اعاده دادرسی حقوقی شخص متقاضی موظف است این درخواست را در قالب یک دادخواست بیان کرده و دادخواست تنظیم شده را در سامانه ثنا به ثبت برساند.
اعاده دادرسی اصلی ناظر به شرایطی است که شخص ذینفع به صورت مستقل درخواست اعاده دادرسی نسبت به یک حکم قطعی را تقدیم مینماید؛ اما اعاده دادرسی طاری ناظر به شرایطی است که در فرایند دادرسی یک حکم قطعی به عنوان دلیل ارائه شده و شخصی که حکم علیه وی ابراز شده نسبت به آن درخواست اعاده دادرسی مینماید.
در اعاده دادرسی اصلی، حکم قطعی در همان دادگاه صادرکننده رأی مورد رسیدگی قرار خواهد گرفت. اما در اعاده دادرسی طاری حکم قطعی در دادگاهی مورد رسیدگی قرار میگیرد که آن حکم در آنجا به عنوان دلیل ارائه شده است.
خیر. اعاده دادرسی تنها نسبت احکام قطعی دادگاه امکانپذیر است و گزارش اصلاحی حکم قطعی به شمار نمیآید.
نظرات کاربران